سیره تربیتی حضرت زهرا سلام الله علیها
چکیده
بحث از حضرت فاطمه زهرا بحث درباره زني است كه نقشهاي متعددي را در زندگي ايفا كرده و با اين كه عمري محدود و كوتاه داشت و دوران زندگياش بسيار اندك بود ولي تاريخ حياتش به گونهاي است كه هر ورقي از آن براي ما و آيندگان درس زندگي است. آن بزرگوار تنها به عصر خود تعلق نداشت بلكه او الگويي جاويدان براي عصرهاست.
حضرت فاطمه زهرا يك مادر است، مادري فداكار براي همه امت، به خصوص براي همه جوانان و انسانهاي آزاده و آمادهاي كه ميخواهند راه صلاح را در زندگي بپيمايند.معرفي زندگياش براي همگان راهگشاست زيرا در عصر ما كه عصر گسيختگي عقايد و ايدئولوژيهاست براي بدست آوردن هدف روشن و جهت زندگي، عدهاي مات و مبهوتند. در چنين شرايطي چه بهتر كه راه فاطمه كه مورد تأييد دوست و دشمن و داراي جنبههاي عملي و الگويي است عرضه گردد
سیره تربیتی فاطمه زهرا در مورد خانواده و فرزندان
مقدمه
حضرت زهرا براي ساير ملل و اعصار چه ميباشد و چه عواملي باعث جاودانگي اين الگوها شده است؟ حضرت زهرا (س) براي همه اعصار و همه نسلها الگوها و آموزههاي عبادي، اخلاقي، رفتاري، سياسي و اجتماعي ارائه دادهاند و علل جاودانگي آن حضرت جهانبيني خاص آن حضرت، داشتن انديشهاي فراتر از زمان و مكان، پيوند با سرچشمه هستي، تبلور ارزشهاي انساني، داشتن تدبير شگرف و عميق جامعيت و كمال ميباشد.
بدون ترديد شخصيت حضرت فاطمه زهرا (س) در همه اعصار و قرون گذشته الگوي بسيار مناسبي براي مردم خصوصاً نسل جوان بوده و هست از اين رو در اين پژوهش بر آنيم تا با بررسي سيره عبادي، سيره اخلاقي و رفتاري و سيره سياسي- اجتماعي آن حضرت از بُعد شخصيت والاي حضرت را شناسايي و متعاقباً علل جاودانگي آن حضرت را به عنواني الگوي جاويدان براي نسل حاضر بررسي نماييم.
اما به درستي شخصيت حضرت فاطمه زهرا(س) نزد شيعيان آنگونه كه شايسته است هيچگاه شناخته نشده.
ادب و احترام نسبت به والدین: نکوداشت پدر و مادر و احترام و ادب نسبت به آنان، از فرایض بزرگ آیین اسلام است که در مقایسه ای بی نظیر با دیگر عبادات، پس از اطاعت امر خداوند در مرتبه دوم قرار دارد. حضرت زهرا(علیها السّلام) نیز با توجه به حساسیت موضوع می فرماید: «رفتار شایسته و ارزشمند با پدر و مادر موجب حفظ و حراست انسان از عذاب الهی است». این باور آسمانی از اوان زندگی و گفتار و رفتار آن بانو نمایان بود. در دوران کودکی چنان دلسوز پدر بزرگوارش بود که مفتخر به لقب ام ابیها از سوی نبی مکرم اسلام شد. آری، در زمانه ای که پیامبر بعد از وفات حضرت ابوطالب (علیه السّلام) و حضرت خدیجه (علیه السّلام) مورد بدترین آزارها از سوی مشرکین واقع شد؛ به طوری که گاهی سنگش می زدند؛ گاهی خاک به صورت مبارکش می پاشیدند؛ گاهی ناسزایش می گفتند و گاه بدنش را خون آلود می کردند، سنگ صبور نبی خدا، حضرت زهرا (علیها السّلام) بود. حضرت در همان سنین خردسالی این حوادث ناگوار را مشاهده می کرد و به یاری پدر می شتافت و برای پدر، مادری می کرد.
حضرت زهرا (علیها السّلام) همواره خشنودی و رضای پدر بر رضا و خشنودی خود مقدم می داشت و بارها برای کسب این مهم از لباس، کالا، پرده، گردنبند و دستبند خود و حتی فرزندانش و هر آنچه که داشت به راحتی می گذشت و آنها را ایثار می فرمود. این ارادت و احترام در سخن و سیره حضرت زهرا(علیها السّلام) نسبت به مادر بزرگوارش نیز وجود داشت. ارادتی کم نظیر که حیرت و تعجب بسیاری را بر می انگیخت. آن هنگام که فاطمه(علیها السّلام) در شکم مادر بود، با او مأنوس و هم زبان می شد. هنگامی که زنان ساده لوح و ظاهربین مکه، خدیجه (علیها السّلام) را به سبب ازدواج با یتیم عبدالله، محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، تنها گذاشته بودند، زهرا (علیها السّلام) با مادرسخن می گفت و او را به بردباری دعوت می کرد.(6
تربیت فرزندان در سیره فاطمی
یک کلاس عالی و نمونه تربیت اسلامی کودک، در خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) تاسیس شد. کلاس مذکور با همکاری شخص دوم اسلام و بانوی اول اسلام یعنی امام علی (علیه السّلام) و حضرت زهرا (علیها السّلام) اداره می شد و شخص اول اسلام یعنی پیامبر اسلام بر آن نظارت داشت. اصول تربیتی و برنامه آن مستقیماً از جانب پروردگار جهان نازل می شد. بهترین برنامه های تربیتی در آن اجرا شد و برجسته ترین افراد را تربیت کرد.
آن حضرت به دقیق ترین نکات روان شناسی در باره فرزندان خود توجه می کرد؛ از مهر ورزیدن، نوازش و اظهار محبت و برخوردهای عاطفی نسبت به آنان کوتاهی نمی کرد؛ به عقیقه، صدقه، دادن و گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ که از سنت های مورد تاکید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، توجه داشت همیشه و در هر حال هیچ محفل و دامانی را جایگزین آموزش پر مهر و عطوفت مادری خود نمی کرد تا وجود فرزندان دچار کوچک ترین نقصان روحی نگردد.
یکی از وظایف سنگین و مهم حضرت زهرا موضوع تربیت اولاد بود. فرزندان آن حضرت اشخاص عادی نبودند، بلکه چنین مقدر شده بود که نسل پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) از فاطمه (علیها السّلام) به وجود آید.رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمود: «خدا ذریه پیامبران را در صلب خودشان قرار داده است ولی نسل مرا در صلب علی (علیه السّلام) مقرر فرمود: پس من پدر اولاد فاطمه هستم».
توجه حضرت زهرا (علیها السّلام) به نیازهای عاطفی فرزندان، جلو دیگری از بینش ناب آن حضرت است. او به خوبی از دیدگاه اسلام در باره برخورد با کودکان آگاهی داشت و می دانست که پس از دوران سیاه جاهلیت، داشتن این منطق که نگاه والدین به روی فرزند ثواب آزاد کردن یک بنده را دارد - اگر چه این نگاه در هر روز سیصد و شصت بار اتفاق بیفتد . تحولی بنیادین در نگرش مردم آن زمان خواهد داشت. همان گونه که آگاهی از این گفتار پیامبر نیز چنین تأثیری دارد که می فرماید: «فرزندانتان را زیاد ببوسید؛ زیرا خداوند در برابر هر بوسه به گستردگی مسافت پانصدساله به شما عطا می کند. خداوند پدر و مادری را مورد لطف و رحمت خویش قرار می دهد که فرزندشان را در انجام کارهای نیک یاری رسانند؛ عملی که او در حد توان خود انجام می دهد بپذیرند؛ با وی تندی نکنند و او را به حماقت و بی خردی متهم نسازند».
یکی از عوامل موثر در سلامت و نشاط روحی و جسمی فرزند، تغذیه و بهداشت است. این مهم از نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام) نیز دارای اهمیت و جایگاه خاص بوده است. زمانی که مسلمانان به علت کمبود آب، سخت در مضیقه بودند، حضرت زهرا (علیها السّلام) حسنین(علیه السّلام) را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آورد و عرض کرد: «یا رسول الله! فرزندان من خردسال اند و تحمل تشنگی را ندارند». پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که نگرانی دخترش را در این باره به جا دید، زبان مبارکش را در هان حسنین (علیه السّلام) قرار داد و با تر کردن دهان آنها، حضرت زهرا (علیها السّلام) را از نگرانی درآورد و دو طفل کوچکش را نیز از تشنگی شدید نجات داد.
رعایت نظم و حقوق دیگران به طور کامل در خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) اجرا می شد؛ به قدری در این باره دقت می شد که حقوق و نظم را در کوچک ترین موارد رعایت می کردند. برای مثال، امام علی(علیه السّلام)، می فرماید: «روزی پیامبر اکرم در منزل ما استراحت می کرد، حسن آب خواست. رسول خدا برخاست، قدری شیر دوشید و در ظرفی کرد و به دست حسن (علیه السّلام) داد. حسین از جای خویش بلند شد و خواست کاسه شیر را از دست حسن بگیرد، اما پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مانع شد. حضرت زهرا (علیها السّلام) که این منظره را تماشا می کرد، عرض کرد: یا رسول الله! گویا حسن را بیشتر دوست دارید؟ ایشان پاسخ داد: چنین نیست، بلکه علت دفاع من از حسن این است که او حق تقدم دارد و زودتر از حسین تقاضای آب کرده است. باید نوبت را مراعات کرد».
نمونه هایی در زندگی خانوادگی حضرت زهرا (علیها السّلام) دیده می شود که نشانگر توجه و دقت نسبت رعایت عدالت بین کودکان می باشد. روزی رسول اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، امام حسن و امام حسین (علیه السّلام) را بر دوش گرفته، آنان را مورد لطف و نوازش خود قرار دادند و سپس رو به آنها کرده و فرمودند: با هم کشتی بگیرید. آنها به خواست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کشتی گرفتند. حضرت زهرا (علیها السّلام) می گوید: من دیدم پدرم با جملاتی حسن را تشویق کرده و درصدد تقویت اوست. بدین سبب به پدرم گفتم: ای پدر بزرگوار! از شما تعجب می کنم که یکی را بر دیگری ترجیح می دهید؛ آن هم بزرگ تر را بر کوچک تر. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دوستم جبرئیل حسین را تشویق می کند و من حسن را تشجیع می کنم.(18) در این روایت تاریخی، اهتمام حضرت زهرا (علیها السّلام) به عدم تبعیض بین کودکان قابل توجه و تامل است.
حضرت زهرا (علیها السّلام) زمانی که با فرزندان خود بازی می کرد، به تربیت روحی و پرورش جسمی آنان می پرداخت و در قالب زیبایی اشعار ادیبانه می فرمود:
اشبه ایاک یا حسن واخلع عن الحق الرسن … و اعبد الها ذا المنن و لا توال ذا الاحن حسن جان! مانند پدرت علی باش و ریسمان از گردن حق بردار خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن کینه توز دوستی نکن».
همچنین به دیگر دلبند خویش می فرمود: انت شبیها بابی لست شبیها بعلی؛حسین جان! تو به پدرم رسول خدا شباهت داری نه به پدرت علی(علیه السّلام). امام علی(علیه السّلام) سخنان همسر مهربان و پرنشاط خویش را می شنید و چهره پرشوق او با تبسمی شیرین زیباتر می شد. مهربانی حضرت زهرا (علیها السّلام) نسبت به فرزندانش به گونه ای بود که گاه در مریضی آنان سه روز، روزه نذر می کرد تا شکر سلامت انجام دهد. حتی پیش از وفات، سفارش مهرورزی به کودکان خویش را به همسرش می کند و می فرماید: علی جان! درباره فرزندانم به تو سفارش مهربانی و خوش رفتاری می نمایم و سفارش می کنم که پس از من با دخترخواهرم امامه ازداوج کنی؛ زیرا او همانند من به فرزندانم دلسوز و مهربان است.
حضرت زهرا (علیها السّلام) با فداکاری و محبت خاصی که نسبت به فرزندانش نشان می داد، مراقب تمام حرکات و سکنات آنها بود و به دقت آنها را زیر نظر داشت. نقل شده است که روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عازم خانه دخترش فاطمه شد. چون به خانه رسید، دید فاطمه مضطرب پشت در ایستاده است. آن حضرت فرمود چرا اینجا ایستاده ای؟ فاطمه (علیها السّلام) با آهنگی مضطرب عرض کرد: فرزندانم صبح بیرون رفته اند و تاکنون هیچ خبری از آنها ندارم. پیامبر به دنبال آنها روانه شد. چون به نزدیک غار جبل رسید، آنها را دید. که در کمال سلامت مشغول بازی اند. آنها را به دوش گرفت و به سوی مادرشان روانه شد. این واقعه، خود نمونه ای گویا از توجه و اهمیت دادن حضرت زهرا (علیها السّلام) به حضور فرزندان خردسالش است.
توجه به بعد عبادی فرزندان
در کنار مهرورزی مادرانه، شاهد برخوردهای خردمندانه حضرت در باره فرزندانش هستیم تا همیشه و در هر حال رایحه معنویت در خانواده او مشام جان عزیزان وی را نوازش کند. از این روی، هنگام غروب آفتاب یا شب های قدر، اجازه خواب به کودکان خود نمی داد، بلکه اگر هر یک خواب بودند آنها را بیدار می کرد و با خوردن غذای سبک به آنها، برای بیدار نگه داشتن آنان در شب قدر می کوشید.
افزون بر جلوه های عبادی، در مسائل معرفتی نیز عزیزان خود را به محضر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرستاد تا قرآن بیاموزند و نسبت به احکام و آموزه های دینی، آگاهی افزون تری به دست آورند.
در یک نگاه، فاطمه (علیها السّلام) در جلوه های مهر و عاطفه بسیار عطوف و پر مهر بود، ولی هرگز عاطفه را بر وظیفه ترجیح نمی داد. به همین دلیل، وقتی خبر شهادت فرزندش امام حسین (علیه السّلام) در کربلا و چگونگی آن وقایع را شنید، بسیار گریست. اما برای یاری آیین اسلام و آبیاری نهال دین، این مصیبت سنگین را پذیرفت و عرض کرد: «پدرجان! در برابر خواسته خداوند، تسلیم و راضی ام و به خدا توکل می کنم».
همسران در سیره فاطمه زهرا (س)
شناخت همسر و آشنایی با ابعاد روحی و روانی او و محبت متقابل زوجین:
حضرت زهرا (علیها السّلام) و امام علی (علیه السّلام) همسرانی بودند که در مدت کوتاه زندگانی خود با روشنایی شناخت و تابناکی اندیشه روزهای همراه با مهربانی و تفاهمی سپری کردند. عرصه شناخت حضرت زهرا (علیها السّلام) نسبت به همسرش، به جلوه های ظاهری زندگی محدود نمی شد، بلکه وی از گستره عظمت معنوی شوهر خود آگاهی داشت. از سوی دیگر، امام علی (علیه السّلام) نیز در باره مقام و منزلت همسرش آگاهی کامل داشت و با عبارات مختلف در قالب نظم و نثر،فاطمه (علیه السّلام) را می ستود و می فرمود: «من به فاطمه (علیه السّلام) و پدرش مباهات می کنم و آنگاه به رسول خدا افتخار می کنم که فاطمه را به همسری من درآورد»
دفتر زندگانی حضرت زهرا (علیها السّلام) را که می گشاییم، زندگی نه ساله وی در خانه شوهر، همواره با سختی ها و مشکلات همراه بود. اما حضرت زهرا (علیها السّلام) و همسرش با همدلی و همکاری روزافزون، یکایک مشکلات را پشت سرگذاشته و با نشاط روح به استقبال حوادث می رفتند.
روزی سلمان از دیدن لباس و شیوه زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) دچار تعجب شد. حضرت زهرا (علیها السّلام) به پدرش عرض کرد: یا رسول الله! سلمان از دیدن لباس من تعجب کرده است. سوگند به خدا، من و علی پنج سال است که جز پوست قوچی که روزها شترمان برروی آن علف می خورد و شب هنگام آن را فرش خود قرارمی دهیم، چیزی نداریم. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به سلمان فرمود: ای سلمان! همانا دخترم در گروه پیشگامان و سابقین است.
پس از ماجرای سقیفه و اندوه جان فرسای حضرت زهرا (علیها السّلام) سران سقیفه برای جلب افکار عمومی به فکر چاره افتادند تا به گونه ای از حضرت دلجویی کنند. از حضرت اجازه ملاقات خواسته، به جبران اشتباه های خود تظاهر کردند. اما حضرت زهرا (علیها السّلام) در تداوم یک مبارزه منفی، هرگونه پیشنهادی را رد کرد و در موضع اعتراض، سکوت و بیزاری خود را ادامه می داد. روزی امام علی (علیه السّلام) وارد منزل شد. به همسر داغدیده خود رو کرد و فرمود: فاطمه جان! خلیفه و عمر پشت در منزل هستند و اجازه ورود می طلبند؛ نظر شما چیست؟ حضرت زهرا (علیها السّلام) با احترام خاصی فرمود: علی جان! خانه خانه توست و من همسر تو هستم، هرآنچه می خواهی انجام ده.
حضرت زهرا (علیها السّلام) به احترام شوهر این سخن را در حالی بر زبان آورد که هنوز صوت سیلی در گوش های او و صورت نیلی بر پیکر او وجود داشت.
آراستگی ظاهری و استفاده از عطر و لوازم آرایش در منزل: استفاده از عطر، نگاه کردن در آب برای آراستگی ظاهری، شانه زدن، خوشبو بودن با همسر و در هنگام نماز، استفاده از رنگ های روشن در لباس، شیوه زندگی رسول الله بود که فاطمه (علیها السّلام) نیز آموخته بود و همواره بدان عمل می کرد. از آنجا که این ویژگی در سراسر زندگی حضرت بود، در لحظه های واپسین زندگی آن بانو نیز فراموش نشد. از این رو پس از وضو گرفتن رو به اسماء کرد و فرمود: «ای اسما! عطر مرا بیاور؛ همان عطری که همیشه می زنم و پیراهنی را که همیشه در آن نماز می گذارم بیاور».
نتیجه گیری
پاکی دامن، کسب آمادگی برای فرزند پروری و مال دنیا را وسیله دانستن، بستری مناسب بود که فاطمه در آن پا به عرصه وجود گذاشت. برخی از اصولی که در زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) در شمار آداب عادی بودند، عبارت اند از: تحمل سختی ها همراه با اخلاص نیت، روابط نزدیک و صمیمی در محیط خانواده، هم سان سازی شئون زندگی مادی به عنوان الگوی جامعه با کم درآمدترین طبقات مردم، عبادت مداوم آمیخته با معرفت، حجاب زن حریم حرمت و مصونیت از گناه، ساده زیستی، سپاس گذاری از خدا در همه حال، بنای زندگی مشترک بر شعور و درک متقابل، عمل صالح بهترین سرمایه، جهیزیه معنوی، مهریه قابل پرداخت (نه رقابت اعداد و ارقام)، به یاد بندگان خدا بودن در همه حال، خوش رفتاری با زیردستان، تحمل مخالفان و دعوت به نیکی با عمل نیکو، برابری و مساوات در برابر قانون، پرهیز از مرد یا زن سالاری، وابستگی ایمان و اعتقاد زن به حضور موثر وی در صحنه های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، حق جویی و حقیقت طلبی، دفاع از حق، پرهیز از دروغ و خیانت و خواسته های نامشروع در زندگی مشترک، رسیدگی به تمام نیازهای کودکان در امر تعلیم و تربیت، وفاداری صادقانه و دلسوزی نسبت به همسر در همه حال، امکان تاثیر بر دل های مستعد و تربیت فراگیر که پیش از تولد، آغاز و گستره ی آن در عالم پس از مرگ نیز تداوم می یابد.