نقش حضرت زهرا در فرهنگ سازی دفاع از ارزش های دین
نقش حضرت زهرا در فرهنگ سازی و دفاع از ارزش های دین
مقدمه
بی شک پافشاری قرآن کریم در ترسیم و شناسایی سیمای انسان های کامل، برای بیان تاریخ و داستان سرایی نیست؛ زیرا قرآن کریم کتاب تاریخ و قصه نیست. قرآن کتاب هدایت، نور و روشنگری است و غرض آن از بیان سیمای انسان های کامل و ملکوتی برای الگوپذیری دیگران است تا با پیش گرفتن راه و روش آنان، طریق تکامل را پیموده، به مقصد برسند. اگر قرآن کریم سیمای انسان کامل را ترسیم کرده، می فرماید: «وَ إِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ »، انگیزه و فلسفه این ترسیم را نیز بیان می فرماید: «و لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»
معرفی اسوه، برای پیروی از سیره و روش انسان کامل است، تا با الگو قرار دادن او از صراط مستقیم حق منحرف نشوند.
قرآن کریم، ثقل اکبر و عترت، ثقل اصغر، سیمای عترت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را که زهرا (علیه السّلام) از زمره آنان است؛ نمایان ساخته، این دو را متمسکی می نامد که انسان را به قله کمال می رسانند و به سوی مقصد نهایی راهبری می کنند. پس بر ماست که با تمسک جستن به عروه الوثقی، خود را از بیراهه جهل و ضلالت نجات دهیم.
حضرت زهرا (علیها السّلام)، یگانه الگوی زن مسلمان و مقتدای هر زن در راه رسیدن به کمال و فضیلت است. او همیشه به باطن واقعیات توجه داشت و به ماورای این جهان می اندیشید و برای کسب رضایت الله حرکت می کرد. اینک برخی از روایات را که بر برتری فاطمه (علیها السّلام) برزنان عالم دلالت دارد بیان می کنیم.
از امام صادق (علیه السّلام) درباره فرمایش رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) سوال شد که فاطمه (علیها السّلام) سرآمد زنان بهشت است یا سرآمد زنان عصر خویش؟ حضرت فرمودند: «آنکه سرآمد زنان عصر خودش بود مریم بود؛ اما فاطمه (علیها السّلام) سرآمد همه زنان بهشت از اولین تا آخرین است».
همچنین از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: «فاطمه سرآمد همه زنان عالم است. وقتی در محراب عبادت می ایستد، هفتاد هزار ملک از ملائکه مقرب بر او سلام می کنند و با او سخن می گویند. آن چنان که با مریم سخن می گفتند که خداوند تو را پاک گردانید و برهمه زنان عالم برتری بخشید».
این نظر وحی و ثقل اصغر است که گوشه ای از اسرار غیب و فضایل حضرت زهرا (علیها السّلام) را آشکار کرده است. اگر اشارت وحی نبود، چه کسی را توان بیان فضایل فاطمه (علیها السّلام) بود. زهرای مرضیه (علیه السّلام)، شخصیت شایسته ای بود که با آیات آسمانی وحی آشنایی دیرینه ای داشت. سیره و سخن رسول خدا را از اعماق وجود خود پذیرفته بود و در گفتار و رفتار، صمیمی، مهربان، صادق، ساده و مودب بود؛ به گونه ای که افراد بسیار در نخستین مرحله شیفته شیوه و مجذوب اخلاق او می شدند.
عظمت و عزت پدر در نگاه همگان، زمینه ساز شخصیت رویایی و نگرش آن بانوی بصیر نشده بود تا خود را برتر و بالاتر از دیگر زنان تصور کند؛ بلکه هر چه مقام و موقعیت خود را بالا و والا می یافت بر حفظ احترام دیگران، همدلی و همراهی با دیگران و ادب در
گفتار و رفتار خویش می افزود تا هرگز غبار غرور و خودپسندی از شیوه زندگی وی بر دل ها و دیده های اطرافیان ننشیند، و رسالت انسانی وی در جلوه های مختلف زندگی فراموش نشود. آنچه تعجب فراوان دوستان و آشنایان را از خلق وخوی آن اسوه همیشه سعادت افروز، بیش از پیش می نمود، وجود ادب و آراستگی اخلاقی از اوان طفولیت تا آخرین لحظات حیات آن حضرت بود. به گونه ای که چون با رحلت فاطمه بنت اسد(علیه السّلام)، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سرپرستی دخت بزرگوار خود را به عهده ام سلمه گذاشت روزی ام سلمه زبان به سخن گشود و گفت: اودب فاطمه (علیها السّلام) و هی أدب منی؛ «من فاطمه را تربیت می کردم، در حالی که او از من با ادب تر بود».
اکنون که زمان زرین، مجال گفت و گو در باره جلوه های ماندگار ادب فردی، اجتماعی و آموزه های تربیتی این بانوی معظم را پدید آورده است، کوشیده ایم به طور اجمالی آموزه های تربیتی حضرت زهرا(علیه السّلام) را در سه محور اجتماعی، و ارزشی و خانوادگی بررسی کنیم. باشد تا شیرینی و دلنشینی هر یک از این ابعاد را نصیب خود سازیم و درس آموزیم.
سيره حضرت زهرا درباره حجاب و حريم بسيار حساس بود. آن حضرت در رعايت فرمان الهي در رابطه با حجاب و فاصله نامحرم بينظير بود. چنان به اين موضوع پايبند بود كه هنگام بيماري و در بستر شهادت، يكي از غصههاي او اين بود كه پس از ارتحال، مبادا بدن او را به گونهاي حمل كنند كه نامحرم حجم آن را ببيند.
حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) جواني نيكومرام، پرعاطفه، متين، خردمند، با ايماني كامل و بانويي است كه همه جواني خود را در راه اسلام، مسلمين، اهداف و رسالت و دفاع از ولايت و رهبري مصروف داشت.
آن حضرت جواني مستعد، بانشاط در عبادت، كدبانويي در خانهداري، مهذب، و خودساخته در اخلاق، موفق در خانهداري و تربيت فرزند، خوشبيان، شجاع و حاضر در صحنههاي سياسي و نظامي صدر اسلام، داراي جاذبه فوقالعاده در برابر مؤمنين و دافعهاي شديد در برابر منافقين و مشركين بود.
حضرت فاطمه (عليهاالسلام) كه در ارتباط با خدا و در ارتباط با مردم و خانواده موفقترين و پيروزمندترين انسانهاست در عمري كوتاه توفيق هجرت، جهاد، تربيت چهار فرزند نمونه و به يادگار گذاشتن صحيفه فاطميه را داشت. جوانان امروز ما چه دختر و چه پسر بايد با كسب بصيرت مكتبي، تقويت خردمندي و زندهنگه داشتن احساسات و عواطف ديني در ابعاد ارزشي علمي و اخلاقي، سياسي و اجتماعي، مطالعه، حركت، رشد و تكامل داشته باشند و اين را يقين بدانند كه امروز هم در پرتو روح مقدس حضرت فاطمه زهرا ميتوان در مسير بندگي و سازندگي به برترين مدارج كمال و معنويت نايل آمد و در حد خود، انسان كامل شد!
شخصيت و مكتب حضرت زهرا الهامگر يك انديشه سازنده براي انسانهاست. اين انديشه متعالي و سازنده انسان را به سوي رشد و تعالي و شكوفايي ارزشها و قواي انساني فرا ميخواند تا وي براي اسلام و جامعه، فردي مفيد و ارزشمند باشد.
مكتب فاطمه به دختران و زنان ما ميآموزد كه مسئوليت شناس و مسئوليت پذير باشند و بدين نكته اساسي در زندگي خود توجه كنندكه هر كسي بايد در روز قيامت، پاسخگوي اعمال و استعدادهاي خود باشد.
حيات فاطمه به همه ميآموزد كه تنها در مسير خدا گام بردارند. براي او زندگي كنند، لحظهاي از عمر و استعداد خود را در بطالت و بيهودگي صرف نكنند، براي زندگي و لحظات خويش برنامهريزي داشته باشند و لحظهاي از مجاهدت در راه خدا و خدمت به مردم فروگذار ننمايند.
فاطمه به همه ميآموزد چگونه از يك زندگي طيبه و حيات پربار انساني برخوردار گردند؛ راه قرب به خدا و تكامل انساني را بپيمايند و جز در راه و فداكاري براي اسلام گام برندارند.
حضرت فاطمه زهرا يك الگوي سنتشكن است؛ سنتهايي كه به طور غلط در جامعه شايع شده و مردم را اسير و گرفتار خود كرده است. او تجربه به عملي پيامبر بود و رسول خدا در وجود او همه سنتها اصول و برنامههاي اسلامي را درباره زنان پياده كرد.
پيامبر توسط او نشان داد كه والدين چگونه دختران خود را بپذيرند و دوست بدارند و در آن هنگام كه دختران خود را زنده به گور ميكردند او دست دخترش را ميبوسيد پيامبر از طريق او نشان داد كه زن در جهان بيني اسلام از چه دريچهاي بايد نگريسته شود. پيامبر از طريق فاطمه نشان داد كه بيپسر، ابتر نيست، او حتي ميتواند خير كثير باشد. او الگوي سنت شكن حتي درباره ازدواج بود در آن عصر، بزرگزادگان جز با بزرگزادگان و ثروتمندان ازدواج نميكردند اما او اين سنت را شكست و با حضرت علي كه از لحاظ مالي انسان توانگري نبود و حتي خرج عروسي را از محل فروش زره تهيه كرده بود ازدواج كرد.
بنابراين يك زن مسلمان با تأسي به سخن و سيره حضرت فاطمه زهرا (سلاما… عليها) بايد در صحنههاي اجتماعي و سياسي براي دفاع از حريم حق و حقيقت شركت كند.
شركت زنان در مسئوليتهاي عمومي، نه تنها از نظر اسلام ممنوع نميباشد بلكه در بسياري از موارد واجب و لازم هم بوده و تكليفي الهي به حساب ميآيد و اگر از حضرت فاطمه زهرا(س) نقل شده كه فضيلت زن مسلمان اين است كه نه او مرد نامحرم را ببيند و نه مرد نامحرم او را ببيند هرگز به معناي انزوا و گوشهنشيني زن مسلمان نيست بلكه يا منظور اين است كه زن در فعاليتهاي اجتماعي بايد آن چنان مقررات اسلامي را رعايت كند كه موجب نگاه حرام نامحرمان نشود و خود نيز از نگاه حرام به نامحرم بدور باشد، يا به آن معناست كه در مديريت امور بانوان، خود زنان بايد آن را عهدهدار باشند تا نيازي به تماس با مرد نامحرم نباشد.
در هر صورت ديدگاه حضرت زهرا هيچگاه انزواي زن مسلمان و خانهنشيني او نيست. چگونه ممكن است حضرت فاطمه زهرا كه الگو و اسوه براي همه مسلمانان است خود در صحنههاي سياسي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي شركت كند آنگاه زنان ديگر را از انجام اين فعاليتهاي منع نموده و بفرمايد فضيلت زن آن است كه او نامحرم را نبيند و نامحرم هم او را نبيند! اين سخن اگر به معناي انزواي زن مسلمان باشد هم با آيات و روايات و هم با سيره حضرت فاطمه زهرا منافات دارد ! از اين جا ميتوان به اين نتيجه بسيار مهم دست يافت كه هرگاه اسلام و امت اسلامي نياز به فداكاري و حركت مسلمانان پيدا كرد، همه آنها از جمله زنان نيز بايد به حمايت از دين خدا برخيزند و نميتوان گفت كه حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) تكليف خاصي نسبت به خود داشت و ديگران چنين تكليفي ندارند.
در واقع حركت حضرت فاطمه زهرا(عليهاالسلام) بلكه رسول خدا و ساير معصومين در همان چارچوب تكاليف و وظايف مسلمانان نسبت به دين و جامعه قابل تحقق و توجيه است و هيچگونه تمايزي با وظايف ديگر مسلمانان ندارد.
بنابراين هرگاه « ملاك و معيار» موجود شد، عمل بر طبق آن نيز واجب خواهد گرديد. چه حضرات معصومين باشند و چه ساير مسلمانان يعني همانگونه كه قبلاً اشاره شد هرگاه دين نياز به ياري داشت همه بايد به پا خيزند چه زنان و چه مردان و در ارتباط با زنان، حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) و دخت گرانقدرش حضرت زينب (عليهاالسلام) در اين زمينه بهترين الگو و اسوه به شمار ميآيند.
حضرت فاطمه زهرا(س) پس از عمري زندگي سراسر افتخار و عظمت، سرانجام طي تدبيري شگرف با وصيتنامهاي حيرتانگيز و بيسابقه، با مراسم غسل و كفن شبانه، با تشييع غريبانه، با به خاك سپرده شدن شبانه و با آرامگاهي بينام و نشان، از حقطلبان و آزاديخواهان و صاحبان بينش و آگاهي گرفته تا مردم عادي كوچه و بازار، همه را به تفكر و انديشه و پرسش و چون و چرا برانگيخت و با اين تدبير خدايي، نقش مزار گمشدهاش را با دلها و جانهاي شيفته عدالت و آزادي رقم زد و بدينسان جاودانگي راه و رسم ستيز آزادمنشانه و انسانياش را تضمين كرد و پرچم مبارزه با زورمداري و فريبكاري به نام دين خدا را برافراشته داشت.
نگاه فاطمه زهرا (علیه السّلام) نگاهی روشن و روشنگر بود که همواره عبرت ها و درس های بسیار داشت و همگان را از زلال معرفت خویش بهره مند می ساخت. این نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام) به زندگی چنان بود که برای پیروان آن بانوی بزرگ، برای همیشه شهدی شیرین از شناخت عطا کرد تا برای امروز و فرداها بماند تا سرشار از بیداری و هوشیاری گردند، و هرگز غبار غفلت به جامه ی جان و آیینه وجودشان پدید نیاید. در اینجا جرعه ای از ارزش های ناب فاطمی را بررسی می کنیم و از یکایک آموزه های آن بانوی معظم بهره می گیریم.
حجاب از نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام) دارای ارزش و ضرورت والایی است که با گفتار و عمل خویش بارها اهمیت آن را اعلام کردند. روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بهترین را برای بانوان سوال کردند. حضرت زهرا (علیها السّلام) در پاسخ عرضه داشتند: «بهترین برای زنان آن است که نه آنان مردان نامحرم را ببینند و نه مردان بیگانه آنان را بنگرند».
در جای دیگر، ایشان حضور زنان را در خانه - غیر از زمان های ضروری و تاثیرگذار در عرصه های اجتماع - موجب عبادت و تقرب به پیشگاه خداوند بزرگ می داند و می فرماید: «آن هنگام که زن در خانه می ماند، از همه حالات به پروردگارش نزدیک تر است».
روزی دیگر، برتر از همه موارد، به لطافت و ظرافت زن توجه کرد. و چون همراه نابینایی را با پدر می بیند، خود را می پوشاند و به پدر عرض می کند: «اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم، و او بوی مرا استشمام می کند».
بی گمان تعادل و تنظیم روابط، پی آمدهایی چون حضور پرنشاط و سالم برای مردان و زنان در عرصه های مختلف خانواده و جامعه را به همراه خواهد داشت. همان گونه که حضرت زهرا (علیها السّلام) از یک سو خود را در برابر دیگان نامحرم می پوشاند و از لطافت و مایه وجودی زنان سخن می گفت و از سوی دیگر، با پاک سیرتانی چون سلمان، عمار و مقداد به گفت و گو می پرداخت و آنان چنان انس و الفتی با محیط سالم و ملکوتی زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) داشتند که در پاره ای از زمان ها به کمک ایشان در کارهای منزل می شتافتند.
فراتر از این جلوه، ابعاد حضور حرکت آفرین حضرت زهرا (علیها السّلام) در عرصه های سیاسی است که نشانگر نگاه نو و بینش کامل و زمان شناسانه ایشان است.
دقت نظر و حساسیت ستودنی حضرت در حجاب و پوشش آن زمان نمود کاملی پیدا می کند که در آخرین لحظات حیات به اسماء فرمود: «ای اسماء! من این شیوه را که نسبت به بانوان انجام می شود و پارچه ای روی جنازه نمی اندازند و حجم جسد نمایان است، نمی پسندم. اسماء گفت: آیا چیزی را که در سرزمین حبشه دیده ام به شما نشان دهم؟ سپس چوب های تری فراهم کرد آنها را خم نمود و تابوتی ساخت و پارچه ای را روی آن انداخت. حضرت زهرا (علیها السّلام) با دیدن آن فرمود: چقدر خوب است. هر گاه من جان سپردم، تو و علی مرا غسل دهید و هیچ کس بر من وارد نشود و پیکر مرا بپوشانید».
آن اندوه و این احساس مسئولیت برای پس از مرگ در صورتی است که همه می دانیم با پایان حیات هیچ فقهی برای انسان وجود ندارد. اما حضرت زهرا (علیها السّلام) به بانوان نسل ها و عصرها درس حجاب و عفاف را تا آخرین لحظه حیات می آموزد و این اندوه تلخ و مقدس خود را با لبخندی شیرین پایان می دهد؛ زیرا با دیدن تابوت، اولین و آخرین تبسمش را بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به لب آورد.