کتاب نور

  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

سیره تربیتی حضرت زهرا سلام الله علیها

چکیده ‏
بحث از حضرت فاطمه زهرا بحث درباره زني است كه نقش‌هاي متعددي را در زندگي‎ ‎ايفا كرده و با اين كه ‏عمري محدود و كوتاه داشت و دوران زندگي‌اش بسيار اندك‎ ‎بود ولي تاريخ حياتش به گونه‌اي است كه هر ‏ورقي از آن براي ما و آيندگان درس‎ ‎زندگي است. آن بزرگوار تنها به عصر خود تعلق نداشت بلكه او الگويي ‏جاويدان براي‎ ‎عصرهاست‎. ‎
حضرت فاطمه زهرا يك مادر است، مادري فداكار براي همه امت، به‎ ‎خصوص براي همه جوانان و انسان‌هاي ‏آزاده و آماده‌اي كه مي‌خواهند راه صلاح را‎ ‎در زندگي بپيمايند‎.‎معرفي زندگي‌اش براي همگان راه‌گشاست ‏زيرا در عصر ما‎ ‎كه عصر گسيختگي عقايد و ايدئولوژي‌هاست براي بدست آوردن هدف روشن و جهت ‏زندگي،‎ ‎عده‌اي مات و مبهوتند. در چنين شرايطي چه بهتر كه راه فاطمه كه مورد تأييد دوست‎ ‎و دشمن و ‏داراي جنبه‌هاي عملي و الگويي است عرضه گردد
سیره تربیتی فاطمه زهرا در مورد خانواده و فرزندان ‏
مقدمه ‏
حضرت زهرا براي ساير ملل و اعصار چه مي‌باشد و چه عواملي باعث‎ ‎جاودانگي اين الگوها شده است؟ ‏حضرت زهرا (س) براي همه اعصار و همه نسلها الگوها‎ ‎و آموزه‌هاي عبادي، اخلاقي، رفتاري، سياسي و ‏اجتماعي ارائه داده‌اند و علل‎ ‎جاودانگي آن حضرت جهان‌بيني خاص آن حضرت، داشتن انديشه‌اي فراتر از ‏زمان و‎ ‎مكان، پيوند با سرچشمه هستي، تبلور ارزشهاي انساني، داشتن تدبير شگرف و عميق‎ ‎جامعيت و ‏كمال مي‌باشد‎. ‎
بدون ترديد شخصيت حضرت فاطمه زهرا (س) در همه اعصار و قرون گذشته الگوي بسيار‎ ‎مناسبي براي ‏مردم خصوصاً نسل جوان بوده و هست از اين رو در اين پژوهش بر آنيم‎ ‎تا با بررسي سيره عبادي، سيره ‏اخلاقي و رفتاري و سيره سياسي- اجتماعي آن حضرت‏‎ ‎از بُعد شخصيت والاي حضرت را شناسايي و متعاقباً ‏علل جاودانگي آن حضرت را به‎ ‎عنواني الگوي جاويدان براي نسل حاضر بررسي نماييم‎. ‎
اما به درستي شخصيت حضرت فاطمه زهرا(س) نزد شيعيان آ‌ن‌گونه كه شايسته است‎ ‎هيچ‌گاه شناخته ‏نشده.‏
ادب و احترام نسبت به والدین: نکوداشت پدر و مادر و احترام و ادب نسبت به‏‎ ‎آنان، از فرایض بزرگ ‏آیین اسلام است که در مقایسه ای بی نظیر با دیگر‎ ‎عبادات، پس از اطاعت امر خداوند در مرتبه دوم قرار ‏دارد. حضرت زهرا(علیها‎ ‎السّلام) نیز با توجه به حساسیت موضوع می فرماید: «رفتار شایسته و ارزشمند‎ ‎با ‏پدر و مادر موجب حفظ و حراست انسان از عذاب الهی است». این باور‏‎ ‎آسمانی از اوان زندگی و گفتار و ‏رفتار آن بانو نمایان بود. در دوران کودکی‎ ‎چنان دلسوز پدر بزرگوارش بود که مفتخر به لقب ام ابیها از سوی ‏نبی مکرم‎ ‎اسلام شد. آری، در زمانه ای که پیامبر بعد از وفات حضرت ابوطالب (علیه‎ ‎السّلام) و حضرت ‏خدیجه (علیه السّلام) مورد بدترین آزارها از سوی مشرکین‎ ‎واقع شد؛ به طوری که گاهی سنگش می زدند؛ ‏گاهی خاک به صورت مبارکش می‎ ‎پاشیدند؛ گاهی ناسزایش می گفتند و گاه بدنش را خون آلود می کردند، ‏سنگ صبور‎ ‎نبی خدا، حضرت زهرا (علیها السّلام) بود. حضرت در همان سنین خردسالی این‎ ‎حوادث ناگوار ‏را مشاهده می کرد و به یاری پدر می شتافت و برای پدر، مادری‎ ‎می کرد‎.‎
حضرت زهرا (علیها السّلام) همواره خشنودی و رضای پدر بر رضا و خشنودی‎ ‎خود مقدم می داشت و بارها ‏برای کسب این مهم از لباس، کالا، پرده، گردنبند و‎ ‎دستبند خود و حتی فرزندانش و هر آنچه که داشت به ‏راحتی می گذشت و آنها را‎ ‎ایثار می فرمود. این ارادت و احترام در سخن و سیره حضرت زهرا(علیها‎ ‎السّلام) ‏نسبت به مادر بزرگوارش نیز وجود داشت. ارادتی کم نظیر که حیرت و‎ ‎تعجب بسیاری را بر می انگیخت. آن ‏هنگام که فاطمه(علیها السّلام) در شکم‎ ‎مادر بود، با او مأنوس و هم زبان می شد. هنگامی که زنان ساده لوح ‏و ظاهربین‎ ‎مکه، خدیجه (علیها السّلام) را به سبب ازدواج با یتیم عبدالله، محمد(صلی‎ ‎الله علیه و آله و ‏سلم)، تنها گذاشته بودند، زهرا (علیها السّلام) با مادرسخن می گفت و او را به بردباری دعوت می کرد.(6‏
تربیت فرزندان در سیره فاطمی
یک کلاس عالی و نمونه تربیت اسلامی کودک، در خانه حضرت‎ ‎زهرا (علیها السّلام) تاسیس شد. کلاس ‏مذکور با همکاری شخص دوم اسلام و‎ ‎بانوی اول اسلام یعنی امام علی (علیه السّلام) و حضرت زهرا (علیها ‏السّلام‎) ‎اداره می شد و شخص اول اسلام یعنی پیامبر اسلام بر آن نظارت داشت. اصول‎ ‎تربیتی و برنامه آن ‏مستقیماً از جانب پروردگار جهان نازل می شد. بهترین‎ ‎برنامه های تربیتی در آن اجرا شد و برجسته ترین ‏افراد را تربیت کرد‎.‎
آن حضرت به دقیق ترین نکات روان شناسی در باره فرزندان خود توجه می کرد؛‎ ‎از مهر ورزیدن، نوازش و ‏اظهار محبت و برخوردهای عاطفی نسبت به آنان کوتاهی‎ ‎نمی کرد؛ به عقیقه، صدقه، دادن و گفتن اذان در ‏گوش راست و اقامه در گوش چپ‎ ‎که از سنت های مورد تاکید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، ‏توجه‎ ‎داشت همیشه و در هر حال هیچ محفل و دامانی را جایگزین آموزش پر مهر و عطوفت‎ ‎مادری خود ‏نمی کرد تا وجود فرزندان دچار کوچک ترین نقصان روحی نگردد‎.‎
یکی از وظایف سنگین و مهم حضرت زهرا موضوع تربیت اولاد بود. فرزندان‏‎ ‎آن حضرت اشخاص عادی ‏نبودند، بلکه چنین مقدر شده بود که نسل پیامبر اعظم‎ (‎صلی الله علیه و آله و سلم) از فاطمه (علیها ‏السّلام) به وجود آید‎.‎رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمود: «خدا ذریه پیامبران را در صلب ‏خودشان قرار داده است ولی نسل مرا در صلب علی (علیه السّلام) مقرر فرمود: پس من پدر اولاد فاطمه‎ ‎هستم».‏
توجه حضرت زهرا (علیها السّلام) به‎ ‎نیازهای عاطفی فرزندان، جلو دیگری از بینش ناب آن حضرت است. او ‏به خوبی از‎ ‎دیدگاه اسلام در باره برخورد با کودکان آگاهی داشت و می دانست که پس از‎ ‎دوران سیاه ‏جاهلیت، داشتن این منطق که نگاه والدین به روی فرزند ثواب آزاد‎ ‎کردن یک بنده را دارد - اگر چه این ‏نگاه در هر روز سیصد و شصت بار اتفاق‎ ‎بیفتد . تحولی بنیادین در نگرش مردم آن زمان خواهد داشت. ‏همان گونه که‎ ‎آگاهی از این گفتار پیامبر نیز چنین تأثیری دارد که می فرماید: «فرزندانتان‎ ‎را زیاد ببوسید؛ ‏زیرا خداوند در برابر هر بوسه به گستردگی مسافت پانصدساله‎ ‎به شما عطا می کند. خداوند پدر و مادری را ‏مورد لطف و رحمت خویش قرار می‎ ‎دهد که فرزندشان را در انجام کارهای نیک یاری رسانند؛ عملی که او ‏در حد‎ ‎توان خود انجام می دهد بپذیرند؛ با وی تندی نکنند و او را به حماقت و بی‏‎ ‎خردی متهم نسازند». ‏
یکی از عوامل موثر در سلامت و نشاط روحی و جسمی فرزند، تغذیه و بهداشت‎ ‎است. این مهم از نگاه ‏حضرت زهرا (علیها السّلام) نیز دارای اهمیت و جایگاه‎ ‎خاص بوده است. زمانی که مسلمانان به علت کمبود ‏آب، سخت در مضیقه بودند،‎ ‎حضرت زهرا (علیها السّلام) حسنین(علیه السّلام) را نزد پیامبر (صلی الله‎ ‎علیه ‏و آله و سلم) آورد و عرض کرد: «یا رسول الله! فرزندان من خردسال اند و‎ ‎تحمل تشنگی را ندارند». پیامبر ‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) که نگرانی‎ ‎دخترش را در این باره به جا دید، زبان مبارکش را در هان حسنین ‏‏(علیه‎ ‎السّلام) قرار داد و با تر کردن دهان آنها، حضرت زهرا (علیها السّلام) را‎ ‎از نگرانی درآورد و دو طفل ‏کوچکش را نیز از تشنگی شدید نجات داد.‏
رعایت نظم و حقوق دیگران به طور کامل در خانه حضرت زهرا (علیها‎ ‎السّلام) اجرا می شد؛ به قدری در ‏این باره دقت می شد که حقوق و نظم را در‎ ‎کوچک ترین موارد رعایت می کردند. برای مثال، امام علی(علیه ‏السّلام)، می‎ ‎فرماید: «روزی پیامبر اکرم در منزل ما استراحت می کرد، حسن آب خواست. رسول‎ ‎خدا ‏برخاست، قدری شیر دوشید و در ظرفی کرد و به دست حسن (علیه السّلام‎) ‎داد. حسین از جای خویش ‏بلند شد و خواست کاسه شیر را از دست حسن بگیرد، اما‎ ‎پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مانع شد. ‏حضرت زهرا (علیها‎ ‎السّلام) که این منظره را تماشا می کرد، عرض کرد: یا رسول الله! گویا حسن‎ ‎را بیشتر ‏دوست دارید؟ ایشان پاسخ داد: چنین نیست، بلکه علت دفاع من از حسن‎ ‎این است که او حق تقدم دارد و ‏زودتر از حسین تقاضای آب کرده است. باید نوبت‎ ‎را مراعات کرد».‏
نمونه هایی در‎ ‎زندگی خانوادگی حضرت زهرا (علیها السّلام) دیده می شود که نشانگر توجه و‎ ‎دقت نسبت ‏رعایت عدالت بین کودکان می باشد. روزی رسول اسلام (صلی الله علیه و آله و‎ ‎سلم)، امام حسن و امام ‏حسین (علیه السّلام) را بر دوش گرفته، آنان را مورد‎ ‎لطف و نوازش خود قرار دادند و سپس رو به آنها کرده ‏و فرمودند: با هم کشتی‎ ‎بگیرید. آنها به خواست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کشتی گرفتند‎. ‎حضرت ‏زهرا (علیها السّلام) می گوید: من دیدم پدرم با جملاتی حسن را تشویق‎ ‎کرده و درصدد تقویت اوست. بدین ‏سبب به پدرم گفتم: ای پدر بزرگوار! از شما‎ ‎تعجب می کنم که یکی را بر دیگری ترجیح می دهید؛ آن هم ‏بزرگ تر را بر کوچک‎ ‎تر. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دوستم جبرئیل حسین را تشویق‎ ‎می ‏کند و من حسن را تشجیع می کنم.(18) در این روایت تاریخی، اهتمام حضرت‎ ‎زهرا (علیها السّلام) به عدم ‏تبعیض بین کودکان قابل توجه و تامل است‎.‎
حضرت زهرا (علیها السّلام) زمانی که با فرزندان خود بازی می کرد، به تربیت‎ ‎روحی و پرورش جسمی آنان ‏می پرداخت و در قالب زیبایی اشعار ادیبانه می‎ ‎فرمود‎:‎
اشبه ایاک یا حسن واخلع عن الحق الرسن … و اعبد الها ذا المنن و لا توال ذا الاحن حسن جان! مانند ‏پدرت علی باش و ریسمان از گردن حق بردار خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن کینه توز ‏دوستی نکن».‏
همچنین به دیگر دلبند خویش می فرمود: انت شبیها بابی لست شبیها بعلی؛حسین جان! تو به پدرم رسول ‏خدا شباهت داری نه به پدرت علی(علیه السّلام‎). ‎امام علی(علیه السّلام) سخنان همسر مهربان و پرنشاط ‏خویش را می شنید و‎ ‎چهره پرشوق او با تبسمی شیرین زیباتر می شد. مهربانی حضرت زهرا (علیها‎ ‎السّلام) ‏نسبت به فرزندانش به گونه ای بود که گاه در مریضی آنان سه روز،‎ ‎روزه نذر می کرد تا شکر سلامت انجام ‏دهد. حتی پیش از وفات، سفارش مهرورزی‎ ‎به کودکان خویش را به همسرش می کند و می فرماید: علی ‏جان! درباره فرزندانم‎ ‎به تو سفارش مهربانی و خوش رفتاری می نمایم و سفارش می کنم که پس از من با‎ ‎دخترخواهرم امامه ازداوج کنی؛ زیرا او همانند من به فرزندانم دلسوز و مهربان است.‏
حضرت زهرا (علیها السّلام) با فداکاری و محبت خاصی که‎ ‎نسبت به فرزندانش نشان می داد، مراقب تمام ‏حرکات و سکنات آنها بود و به دقت‎ ‎آنها را زیر نظر داشت. نقل شده است که روزی پیامبر (صلی الله علیه و ‏آله و‎ ‎سلم) عازم خانه دخترش فاطمه شد. چون به خانه رسید، دید فاطمه مضطرب پشت در‎ ‎ایستاده است. ‏آن حضرت فرمود چرا اینجا ایستاده ای؟ فاطمه (علیها السّلام‎) ‎با آهنگی مضطرب عرض کرد: فرزندانم صبح ‏بیرون رفته اند و تاکنون هیچ خبری از‎ ‎آنها ندارم. پیامبر به دنبال آنها روانه شد. چون به نزدیک غار جبل ‏رسید،‎ ‎آنها را دید. که در کمال سلامت مشغول بازی اند. آنها را به دوش گرفت و به‎ ‎سوی مادرشان روانه ‏شد. این واقعه، خود نمونه ای گویا از توجه و اهمیت دادن‎ ‎حضرت زهرا (علیها السّلام) به حضور فرزندان ‏خردسالش است‎.‎
توجه به بعد عبادی فرزندان ‏
در کنار مهرورزی مادرانه، شاهد برخوردهای خردمندانه حضرت در باره‎ ‎فرزندانش هستیم تا همیشه و در هر ‏حال رایحه معنویت در خانواده او مشام جان‎ ‎عزیزان وی را نوازش کند. از این روی، هنگام غروب آفتاب یا ‏شب های قدر،‎ ‎اجازه خواب به کودکان خود نمی داد، بلکه اگر هر یک خواب بودند آنها را‎ ‎بیدار می کرد و با ‏خوردن غذای سبک به آنها، برای بیدار نگه داشتن آنان در‎ ‎شب قدر می کوشید.‏
افزون بر جلوه های عبادی، در مسائل معرفتی نیز عزیزان خود را به محضر‎ ‎رسول خدا(صلی الله علیه و آله و ‏سلم) می فرستاد تا قرآن بیاموزند و نسبت به‎ ‎احکام و آموزه های دینی، آگاهی افزون تری به دست آورند‎.
در یک نگاه، فاطمه (علیها السّلام) در جلوه های مهر و عاطفه بسیار عطوف و‎ ‎پر مهر بود، ولی هرگز عاطفه ‏را بر وظیفه ترجیح نمی داد. به همین دلیل،‏‎ ‎وقتی خبر شهادت فرزندش امام حسین (علیه السّلام) در کربلا ‏و چگونگی آن‎ ‎وقایع را شنید، بسیار گریست. اما برای یاری آیین اسلام و آبیاری نهال دین،‎ ‎این مصیبت ‏سنگین را پذیرفت و عرض کرد: «پدرجان! در برابر خواسته خداوند،‎ ‎تسلیم و راضی ام و به خدا توکل می ‏کنم».‏‎
همسران در سیره فاطمه زهرا (س)‏
شناخت همسر و آشنایی با ابعاد روحی و روانی او و محبت متقابل زوجین‎:‎
حضرت زهرا (علیها السّلام) و امام علی (علیه السّلام) همسرانی بودند که‎ ‎در مدت کوتاه زندگانی خود با ‏روشنایی شناخت و تابناکی اندیشه روزهای همراه‎ ‎با مهربانی و تفاهمی سپری کردند. عرصه شناخت حضرت ‏زهرا (علیها السّلام‎) ‎نسبت به همسرش، به جلوه های ظاهری زندگی محدود نمی شد، بلکه وی از گستره‎ ‎عظمت معنوی شوهر خود آگاهی داشت. از سوی دیگر، امام علی (علیه السّلام) نیز‎ ‎در باره مقام و منزلت ‏همسرش آگاهی کامل داشت و با عبارات مختلف در قالب‏‎ ‎نظم و نثر،فاطمه (علیه السّلام) را می ستود و می ‏فرمود: «من به فاطمه (علیه‎ ‎السّلام) و پدرش مباهات می کنم و آنگاه به رسول خدا افتخار می کنم که ‏فاطمه‎ ‎را به همسری من درآورد»‏
دفتر زندگانی حضرت زهرا (علیها السّلام) را که می گشاییم، زندگی نه ساله‎ ‎وی در خانه شوهر، همواره با ‏سختی ها و مشکلات همراه بود. اما حضرت زهرا‎ (‎علیها السّلام) و همسرش با همدلی و همکاری روزافزون، ‏یکایک مشکلات را پشت‎ ‎سرگذاشته و با نشاط روح به استقبال حوادث می رفتند‎.
روزی سلمان از دیدن لباس و شیوه زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) دچار‎ ‎تعجب شد. حضرت زهرا (علیها ‏السّلام) به پدرش عرض کرد: یا رسول الله! سلمان‎ ‎از دیدن لباس من تعجب کرده است. سوگند به خدا، من ‏و علی پنج سال است که جز‎ ‎پوست قوچی که روزها شترمان برروی آن علف می خورد و شب هنگام آن را ‏فرش خود‎ ‎قرارمی دهیم، چیزی نداریم. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به سلمان‎ ‎فرمود: ای سلمان! ‏همانا دخترم در گروه پیشگامان و سابقین است.‏
پس از ماجرای سقیفه و اندوه جان فرسای حضرت زهرا (علیها السّلام) سران‎ ‎سقیفه برای جلب افکار عمومی ‏به فکر چاره افتادند تا به گونه ای از حضرت‎ ‎دلجویی کنند. از حضرت اجازه ملاقات خواسته، به جبران ‏اشتباه های خود تظاهر‎ ‎کردند. اما حضرت زهرا (علیها السّلام) در تداوم یک مبارزه منفی، هرگونه‎ ‎پیشنهادی ‏را رد کرد و در موضع اعتراض، سکوت و بیزاری خود را ادامه می داد‎. ‎روزی امام علی (علیه السّلام) وارد ‏منزل شد. به همسر داغدیده خود رو کرد و‏‎ ‎فرمود: فاطمه جان! خلیفه و عمر پشت در منزل هستند و اجازه ‏ورود می طلبند؛‎ ‎نظر شما چیست؟ حضرت زهرا (علیها السّلام) با احترام خاصی فرمود: علی جان‎! ‎خانه خانه ‏توست و من همسر تو هستم، هرآنچه می خواهی انجام ده.‏
حضرت زهرا (علیها السّلام) به احترام شوهر این سخن را در حالی بر زبان‏‎ ‎آورد که هنوز صوت سیلی در ‏گوش های او و صورت نیلی بر پیکر او وجود داشت‎.‎
آراستگی ظاهری و استفاده از عطر و لوازم آرایش در منزل: استفاده از عطر،‎ ‎نگاه کردن در آب برای ‏آراستگی ظاهری، شانه زدن، خوشبو بودن با همسر و در‎ ‎هنگام نماز، استفاده از رنگ های روشن در لباس، ‏شیوه زندگی رسول الله بود که‎ ‎فاطمه (علیها السّلام) نیز آموخته بود و همواره بدان عمل می کرد. از آنجا‎ ‎که ‏این ویژگی در سراسر زندگی حضرت بود، در لحظه های واپسین زندگی آن بانو‎ ‎نیز فراموش نشد. از این رو ‏پس از وضو گرفتن رو به اسماء کرد و فرمود: «ای‎ ‎اسما! عطر مرا بیاور؛ همان عطری که همیشه می زنم و ‏پیراهنی را که همیشه در‎ ‎آن نماز می گذارم بیاور».‏
نتیجه گیری ‏
پاکی دامن، کسب آمادگی برای فرزند پروری و مال دنیا را وسیله دانستن،‎ ‎بستری مناسب بود که فاطمه در ‏آن پا به عرصه وجود گذاشت. برخی از اصولی که‎ ‎در زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) در شمار آداب ‏عادی بودند، عبارت اند‎ ‎از: تحمل سختی ها همراه با اخلاص نیت، روابط نزدیک و صمیمی در محیط‎ ‎خانواده، هم سان سازی شئون زندگی مادی به عنوان الگوی جامعه با کم‎ ‎درآمدترین طبقات مردم، عبادت ‏مداوم آمیخته با معرفت، حجاب زن حریم حرمت و‏‎ ‎مصونیت از گناه، ساده زیستی، سپاس گذاری از خدا در ‏همه حال، بنای زندگی‎ ‎مشترک بر شعور و درک متقابل، عمل صالح بهترین سرمایه، جهیزیه معنوی، مهریه‎ ‎قابل پرداخت (نه رقابت اعداد و ارقام)، به یاد بندگان خدا بودن در همه حال،‎ ‎خوش رفتاری با زیردستان، ‏تحمل مخالفان و دعوت به نیکی با عمل نیکو، برابری و مساوات در برابر قانون، پرهیز از مرد یا زن سالاری، ‏وابستگی ایمان و‎ ‎اعتقاد زن به حضور موثر وی در صحنه های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، حق جویی و‎ ‎حقیقت طلبی، دفاع از حق، پرهیز از دروغ و خیانت و خواسته های نامشروع در‎ ‎زندگی مشترک، رسیدگی ‏به تمام نیازهای کودکان در امر تعلیم و تربیت، وفاداری‎ ‎صادقانه و دلسوزی نسبت به همسر در همه حال، ‏امکان تاثیر بر دل های مستعد و‎ ‎تربیت فراگیر که پیش از تولد، آغاز و گستره ی آن در عالم پس از مرگ ‏نیز‎ ‎تداوم می یابد.‏

نقش امام خمینی در احیای فرهنگ فاطمی سلام الله علیها

21 اردیبهشت 1393 توسط تقي پور

زن مسلمان در انديشه امام‎ ‎خمينى‎ ‎
از منظر امام, نماد ارزشمند و بسيار روشن زن‎ ‎در جامعه اسلامى, زنى است كه در بـراندازى رژيم شاه و پس ‏از آن در مراحل تصويب و‎ ‎تثبيت جمهورى اسلامى نقش ارزنده داشته, حتى انقلاب اسلامى, گاه به نام او و‎ ‎‎((‎انقلاب چادرها)) ناميده مى شود‎. ‎
اين زن در جـنگ و دفـاع نقـش تـعـيين كننده‎ ‎دارد و در هدايت و رهنمود جـوامع, جـزو رسولان و ‏فرستـادگان دينى است; چـنان كه در‏‎ ‎هيإت اعزامى به شـوروى مشـاهده كرديم. در ديدگاه وى, زن مربـى ‏انسان و مظهر تـحـقق‎ ‎آمال بـشر است و از دامن وى مرد بـه معراج مى رود, و اگر آنان از ملتها گرفتـه‏‎ ‎شـوند, ملتـها بـه شـكسـت و انحطاط كشيده مى شوند‎. ‎
الگو در كلام و سيره عملى امام, پيوند عملى و‎ ‎اطاعت و متابـعت و پيروى و سرمشق برگزيدگان است. ‏الگوى مذهبى و نمونه اى كه امام‎ ‎خـمينى معرفى مى كند, بـه معناى اقتـدا بـه ايمان و علم و ادب و ‏شجاعت و ايثـار و‎ ‎جهاد و مكارم اخلاق و عفت است. اين الگوها فقط اندرز نمى دهند, بلكه راهكارها و‎ ‎نمونه ‏هاى گفتـارى و رفتـارى را ارائه مى كنند, تا بالندگى در زمينه هاى مختلف به‎ ‎گونه عينى ثابت گردد. آنها ‏معرفى مى گردند تا انسانها هدايت و روشنگرى يابـند و از‎ ‎ارتكاب كژيها سر باز زنند‎. ‎
در اين مقاله, بـه اين مبـاحث پـرداخته مى‎ ‎شود: الگوى زنان از ديد امام, جـايگاه زن در انديشـه امام, ‏الگوى مبـارزه, خـديجـه‎ ‎الگويى ديگر, زن و مسايل اخلاقى تربيتى, الگوى تـربـيتـى, الگوى اخلاقى, الگوى‎ ‎دينى, الگوى مقاومت, بانوان و مسايل علمى, فرهنگى و الگوى فرهنگى‎. ‎
ان الله اصطفـاك و طهرك اصـطفـاك عـلـى نسـإ‎ ‎الـعـالمين‎.‎‏ از منظر رهبـر فقيد انقلاب, حـضـرت فاطمه ‏زهرا(ص)و نيز حـضـرت‎ ‎زينب(ع)الگوهايى برازنده و فراگير هستند, كه زنان مسلمان بـايد در تـمام زمينه ‏ها‎ ‎از آنان پـيروى كنند, زيرا آنان كسـانى اند كه هويت انسان در آنها جـلوه گر است‏‎. ‎آنها زنانى هستـند كه ‏افتـخار خاندان وحـى اند و چـون خورشيدى بـر تـارك اسلام مى‎ ‎درخشند. حـضرت زهرا(س) زنى اسـت ‏كه فضايل او هم تـراز فضايل بـى نهايت پـيغمبـر‎ ‎اكرم(ص)و خـاندان عـصـمت و طهارت(ع)اسـت. زنى كه ‏هر كس, بـا هر بينش, در باره او‎ ‎گفتارى دارد, ولى از عهده ستايش او بـرنيامده است. بـانوى عالم اسلام, ‏زنى روحانى و‎ ‎ملكوتـى و بـه تـمام معنا انسان است. او نسخه تـمام انسـانيت و حـقيقت تـمام زن و‎ ‎انسـان ‏است.(2)او موجودى الهى جبـروتـى است كه در صورت يك زن ظاهر شده است. زنى كه‎ ‎تـمام ويژگيهاى ‏انبـيا در او است. او است كه حـركت معنوى را از مرتبه طبيعت شروع‎ ‎كرده, با قدرت الهى و تربيت رسول ‏اكرم(ص)به مرتبه اى رسيده كه دست همه از او كوتاه‎ ‎است. اين گونه زن, يكى از هدفهاى آفرينش است و ‏تـإويل ((حـى على خير العمل)) نيكى‎ ‎بـه او و فرزندان او است‎.‎همو است كه الگوى امام زمان(و فى ابـنه ‏رسول الله لى‎ ‎اسوه حسنه‎(‎‏ و همه مومنان ـ چـه مرد و چه زن ـ است‏‎.‎او زيربناى فضيلتهاى انسانى‎ ‎و ‏ارزشهاى والا است‎. ‎
زن و فعاليتهاى سياسى ـ اجتماعى‎ ‎
امام زنان و بـانوان ايران را شـيردلانى مـى‎ ‎داند كـه بـا همـت والايشان اسـلام از قيد اسـارت بـيگانه ‏بـيرون آمده اسـت. ايشـان‎ ‎بـانوان را خـواهرانى محـتـرم, عزيز و شجـاع مى داند كه دوشادوش مردان ‏پـيروزى را‎ ‎بـراى اسـلام بـيمه كرده اند. امام از تـظاهرات پرشور و پشتيبانى زنان از اسلام, كه‎ ‎بـا فرزندان ‏خردسال خود بـه خيابـانها آمده اند, تـشـكـر مى كـند و آرزو دارد‎ ‎خـداوند و امام عصر(ع)از آنان راضى ‏باشند.‏‎. ‎
امام خمينى, زنان را رهبر نهضت و خود را‎ ‎دنباله رو و خدمتگزار بـانوان مى داند. ‏‎.‎از نظر رهبـر انقلاب, ‏مسـايل بـزرگى‎ ‎همچـون مجاهدت و مبارزه و مخاطبه(سخنرانى) بـر عهده بـانوان است, زيرا تعـيين روز‎ ‎زن در سـالروز تـولد حـضـرت زهرا(س)بـدين معـناسـت‎. ‎
‎ ((‎زنان از نظر اسلام نقش حساسـى در بـناى‎ ‎جـامعه اسـلام دارند, و اسلام زن را تا حدى ارتقا مى دهد كه ‏او بـتـواند مقام‎ ‎انسانى خود را در جامعه باز يابد و از حد شىء بودن بـيرون بـيايد و متناسب بـا چنين‎ ‎رشدى مى تواند در ساختمان حكومت اسلامى مسووليتهايى بـه عهده بگيرد. )) ‏‎ ‎
امام اذعان مى دارد زن بايد در مقدرات اساسى‎ ‎مملكت دخالت كند, و عنايتى كه اسلام به زنان دارد, ‏بـيشتـر از عنايتـى است كه بـه‎ ‎مردان دارد. امـام, حـق زنـان را در نـهضـت بـيشـتـر از مـردان مى داند‏‎.‎
وى حـضور و دخالت زنان در امور سياسى را لازم‎ ‎مى داند و معتـقد است: بـراى حفظ جـامعه اين امر ‏واجـب است. امام اين اعتـقاد را‎ ‎برگرفـتـه از اسـلام مـى داند و مـى فـرمـايد: ((زنها هم بـايد در فعاليتهاى‎ ‎اجتماعى و سياسى, همدوش مردها باشند; البـته بـا حفظ آن چيزى كه اسلام فرموده است‏‎, ‎كه بـحمدالله ‏امروز در ايران جارى است.)) ‏‎. ‎
ايشان همان كمال و وضعيت حضرت زهرا را براى‎ ‎زنان الگو مى داند و مى فرمايد‎: ‎
حضرت به اندازه خودش كه در اين ظرف كوتاه‎, ‎مجاهده داشته است, مخاطبه داشته است با حكومتهاى ‏وقت, محاكمه مى كرده است حكومتهاى‎ ‎وقت را, شما بايد اقتدا به او بـكنيد تا پذيرفته بـاشيد كه اين روز, ‏روز زن اسـت‎, ‎يعـنـى روز تـولـد اين حـضـرت, روز زن اسـت‎. ‎
آنكه در اين زمينه مى تواند الگو بـاشد‎, ‎بـانوى محترمى است كه در ميدانهاى مخـتـلـف, جـهاد كـرده, از ‏اسـلام و امامت و‎ ‎ولايت و پـيامبـر و بـزرگترين سردار اسلام امير مومنان دفاع نموده, و از اين رو بـه‎ ((‎ام ‏ابـيها)) و ((ام ائمه)) ملقب گشته است. دخت گرامى رسول اكرم(ص)غمگسارى مهربان‎ ‎براى پدر, همسرى ‏فداكار بـراى شوهر و مربـى بـزرگ بـراى فرزندان بـود و در دامان او‏‎ ‎شخصيتهايى چون امام حسن و امام ‏حسين ـ عليهماالسلام ـ و حضرت زينب كبرا(ع)تربيت‎ ‎شدند. اين دختر مثل فرشته نجاتى براى ‏پيغمبـر(ص), مثل مادرى براى پدر خود و مثل‎ ‎پرستار بزرگى براى آن انسان بزرگ مشكلات را تحمل كرد. ‏در مقابل حكومت جبار ايستاد و‎ ‎خطبه اى خواند كه به گفته علامه مجلسى و بزرگان فصاحت و بلاغت بـايد ‏بـنشينند و‎ ‎كلمات و عباراتش را معنا كنند. خطبـه اى كه پرمغز است و از لحاظ زيبايى هنرى, مثل‎ ‎زيباترين و بـهترين كلمات نهج البـلاغه و سخنان امير مومنان است. خطبـه اى كه در‎ ‎مقابـل مردم و بـا ‏زبـده ترين و گزيده ترين معانى گفته شد‏‎. ‎
زن و مسايل اخلاقى ـ تربيتى‎ ‎
امام, خيرخـواه بـانوان است و نمى خـواهد آنان‎ ‎بـه فساد كشيده شوند و ملعبـه و بـازيچه دست جوانهاى ‏اراذل بـاشند. امام توصيه مى‎ ‎كند زنان از راههاى انحرافى, كه جـوانان را بـه فساد مى كشاند برگردند.‏‎.‎
بـنيانگذار جـمهورى اسـلامى, زهد و تـقوا و‎ ‎عفافى را كه حـضرت فاطمه داشته, سرمشق بانوان دانسته, ‏شرافت ورود به روز زن را در‎ ‎گرو پيروى از كردار سرور بانوان عالم مى داند‎. ‎
ايشان زن را مبـدإ همه سعادتها و خيرها مى‎ ‎داند و معتقد است‎: ‎
زن, انسانى بزرگ و مربـى جامعه است. او است كه‎ ‎بـا تربـيت صحيح خود, انسان درست مى كند و كشور را ‏آباد مى نمايد.‏‎ ‎
امام به زنان تـوصيه مى كند در تـهذيب اخلاق‎ ‎خود و ديگران كوشش كنند و همه به بزرگ زنى اقتدا كنند ‏كه حيثيت زنان است. ايشان بر‎ ‎اين بـاور است كه همه بـايد دستـورهايشان را از اسلام بـه وسيله حضرت ‏زهرا و‎ ‎فرزندان او بـگيرند و همان طور كه ايشان بـوده اند, باشند‎. ‎
رهبر انقلاب از زنان مى خواهد احكام اسلام را‎ ‎عمل كنند و ديگران را نيز وادار به عمل نمايند و معتقد ‏است: همان گونه كه هر فردى‎ ‎موظف اسـت خـود را اصلاح كند, موظف اسـت ديگران را هم اصلاح كند. ‏ايشان امر به‎ ‎معروف و نهى از منكر را, راهكارى براى اصلاح جامعه مى داند‎. ‎
امام, زن را همچـون قرآن, انسان ساز مى داند و‎ ‎معتـقد است: اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملتها گرفتـه ‏شوند, ملتـها بـه شكست و‎ ‎انحطاط كشيده مى شوند‎. ‎
الگوى اخلاقى از ديد امام‎ ‎
بـراى امام خاطره فراموش نشدنى و الگوى‎ ‎اخلاقى, ازدواج يك دختر جوان با پاسدارى است كه در جنگ هر ‏دو دست خود را از دست‎ ‎داده و از هر دو چشم آسيب ديده است. امام در ستايش اين دختر مى فرمايد: ‏‏((آن دختر‎ ‎شجاع با روحى بزرگ و سرشار از صفا و صميميت گفت: حال كه نتوانستم به جبهه بروم‎, ‎بگذار ‏با اين ازدواج دين خود را بـه انقلاب و بـه دينم ادا كرده بـاشم. عظمت روحانى‎ ‎اين صحنه و ارزش انسـانى ‏و نغمه هاى الهى آنان را نويسـندگان, شاعران, گويندگان‎, ‎نقاشان, هنرپـيشـگان, عارفان, فيلسـوفان, ‏فقيهان و هر كس را كه شماها فرض كنيد, نمى‎ ‎توانند بـيان و يا ترسيم كنند, و فداكارى و خـداجـويى و ‏معـنويت اين دخـتـر بـزرگ‎ ‎را هيچ كس نمى تـواند بـا معيارهاى رايج ارزيابى كند.)) ‏‎.‎
بـنيانگذار جمهورى اسلامى معتقد است: خدمات‎ ‎مادران بـه جامعه, از خدمات معلمان و ديگران بـالاتـر ‏است, زيرا افراد جامعه را در‎ ‎دامن خود تربـيت مى كنند, و اين كارى است كه انبـيا مى خواستـند; انبيا مى ‏خواستند‎ ‎بانوان, شيرزنان و شيرمردانى تربيت و به جامعه تقديم كنند‎. ‎
رهبر انقلاب, بـچه دارى را بـزرگتـرين مسووليت‎ ‎و شريف تـرين شغل مى داند, زيرا ين (تـحـول دادن يك ‏انسان بـه جـامعه)هدفى است كه‎ ‎خداى تبارك و تعالى انبيا را در طول تاريخ بـراى آن فرستاد‎. ‎
امام, تحويل يك فرزند خوب را بـه جامعه, بـهتر‎ ‎از همه عالم و بـه اندازه اى داراى شـرافـت مى داند, كه ‏نمى تـوان بيان كرد.(‏‎..) ‎امام بر اين باور است كه حرف شنوى فرزندان از مادر بـيشتر است و آن اندازه كه‎ ‎اخـلاق مادر تـإثـير دارد و بـه فرزندان منتـقل مى شود, از ديگران برنمىآيد. مادرها‎ ‎مبدإ خير هستند و ‏اگر خداى ناخواسته بچه ها را بـد تربـيت كنند, سرمنشإ شرند‎. ‎مادران ممكن است بـچه اى را تربـيت ‏كنند, كه او امتى را نجات دهد, همان گونه كه بر‎ ‎عكس ممكن است.‏‎ ‎
رهبر كبير انقلاب, بانوان را معلم مردان مى‎ ‎داند و با درود بـر آنان درخواست مى كند با نصيحتهاى خود, ‏مردان را بـه راه راست وا‎ ‎دارند. زنان در نهضت شريف ايران, معلم مردان بودند و اكنون نيز همچنان است‎. ‎
ايشان زنان را همسنگ با سربازان اسلام و همدوش‎ ‎با بـانوان صدر اسلام مى داند‎.‎‏ وى معتـقد است: از نظر ‏حقوق انسانى, تـفاوتـى‎ ‎ميان زن و مرد نيست, زيرا هر دو انسانند و حـق دخالت در سرنوشت خود را دارند; ‏گو‎ ‎اينكه در بـرخى موارد تـفاوتـهايى بـين آن دو وجود دارد كه به حيثيت انسانى آنها‎ ‎مربوط نيست.(46‏‎) ‎
در نگاه امام كـسـى كـه مى تـواند در اين‎ ‎زمينه الگوى بـانوان باشد, زنى است كه در حـجـره اى كوچـك ‏و خانه اى محـقر‎, ‎انسانهايى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن‎ ‎سـوى ملكـوت اعـلى مى درخـشـد‎.‎اين خـانه كـوچـك از آن فاطمه(س)است و افرادى كه‎ ‎در آن خانه ‏تـربـيت شدند, چهار ـ پـنج نفر بـودند كه تمام قدرت حق را تجلى دادند و‎ ‎خدمتهايى كردند كه همه بشر ‏را به اعجاب در آورده است‎. ‎
اين الگو همان اسـت كه شادمان مى بـاشد كارهاى‎ ‎درون خـانه بـر عهده او است, و او مجبور نيست با ‏نامحرمان ارتباط داشته بـاشد‎. ‎
امام خمينى, فهم مسايل و رشد بـينش ملت را مى‎ ‎ستايد و زنان را كه در گذشتـه از همه حـقوق ‏اجـتـماعى محـروم بـودند, ولى اكنون‎ ‎بحمدالله به گونه شايسته و با حفظ موازين شرعى وارد و آگاه بـه ‏مسـايل عـلمى ـ‎ ‎فرهنگى گرديده اند و داراى درس و تـبـليغـاتـند, شايسته چنين وضعى مى داند‎. ‎
امام وضـع كنونى جـامعه را بـراى فعاليتـهاى‎ ‎علمى و عرفانى و فلسفى و تربـيتـى بـانوان, همدوش بـا ‏مردان, مساعد مى داند(68)و‎ ‎مفتـخر است بـانوان و زنان پـير و جوان و خرد و كلان در صحنه هاى ‏فرهنگى حاضرند و‎ ‎گاه بـهتر از مردان در راه تعالى اسلام و مقاصد قرآن كريم فعاليت دارند‎. ‎
ايشان معتقد است تعليم و تربيت و تبليغ‎ ‎بـانوان, امرى است كه در انقلاب تحقق يافت, و گرنه براى بـانوان ‏هيچ حقى قايل‎ ‎نبـودند كه حتـى در مجـمعى ده نفره وارد شوند و مسإله علمى يا عقيدتـى بـگويند, ولى‎ ‎اكنون بـا حفظ موازين اسلامى مى تـوانند در همه جاى كشور و خارج از آن تبليغ‎ ‎كنند‎. ‎
كسى كه در اين زمينه مى تـواند اسوه و نمونه‎ ‎بـاشد, بـاز سيده نسإ دو عالم است. او است كه دانشمندى ‏والا اسـت و داراى مصحـفى‎ ‎است كه پيام وحى در آن است. پيام وحى كه توسط جبـرئيل امين بـر فاطمه ‏نازل شد و در‎ ‎بـردارنده اخبـار و مسايل آينده جهان و نيز اوضاع ذريه آن بانوى دو عالم است. اگر‎ ‎تـناسب ‏روحـى آن حـضرت و جبرئيل ـ كه روح اعظم است ـ نبود, هيچ گاه بانويى شرافت‎ ‎دريافت پـيام غيبـى را ‏نداشت. او همچون انبـيا بـود كه سروش آسمانى را مى شنيد و‏‎ ‎فرشتگان با وى سخن مى گفتند و از همين ‏رو است كه محدثه لقب وى است‎.‎گاه بـاب شهر‎ ‎علم(امير مومنان(ع)) بـراى اثبـات سخن خود بـه گفتـه ‏هاى فاطمه استـشهاد مى‎ ‎كرد‎.‎زيرا سخـنان وى بـرگرفته از نور علم بـود. روايت كرده اند: روزى زنى ‏خدمت‎ ‎ايشان رسيد و سوالاتى چند ـ پـشت سر هم ـ پـرسيد. گستره سوالات وى چنان بود كه خود‎ ‎شرمنده و خجل شد; مبادا دختر پيامبر اسلام را خسته و بـه زحمت انداخته بـاشد! از‎ ‎اين رو درنگ كرد و ‏گفت: بـيش از اين شما را بـه زحمت نمى اندازم. حضرت فرمود: من از‎ ‎طرف خدا مإمورم به پرسشهاى تو ‏پاسخ گويم و براى هر جواب مزدى از خدا بـگيرم كه اگر‎ ‎بـين زمين و آسـمان را پـر از مرواريد كنند, بـاز ‏آن مزد و پاداش پرارزش تر‎ ‎است‎. ‎
اين چنين زنى فرهيخته و فرزانه است كه مى‎ ‎تواند الگوى معرفت و حكمت باشد‎. ‎

 

 نظر دهید »

نقش حضرت زهرا در فرهنگ سازی دفاع از ارزش های دین

21 اردیبهشت 1393 توسط تقي پور

نقش حضرت زهرا در فرهنگ سازی و دفاع از ارزش های دین‏
مقدمه ‏
بی شک پافشاری قرآن کریم در ترسیم و‎ ‎شناسایی سیمای انسان های کامل، برای بیان تاریخ و داستان ‏سرایی نیست؛ زیرا‎ ‎قرآن کریم کتاب تاریخ و قصه نیست. قرآن کتاب هدایت، نور و روشنگری است و‎ ‎غرض ‏آن از بیان سیمای انسان های کامل و ملکوتی برای الگوپذیری دیگران است‎ ‎تا با پیش گرفتن راه و روش ‏آنان، طریق تکامل را پیموده، به مقصد برسند. اگر‎ ‎قرآن کریم سیمای انسان کامل را ترسیم کرده، می ‏فرماید: «وَ إِنَّکَ‎ ‎لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ‌ »، انگیزه و فلسفه این ترسیم را نیز بیان می‎ ‎فرماید: «و لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی ‏رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»‏‎
معرفی اسوه، برای پیروی از سیره و روش انسان کامل است، تا با الگو قرار دادن او از صراط مستقیم حق ‏منحرف نشوند‎.
قرآن کریم، ثقل اکبر و عترت، ثقل اصغر، سیمای عترت رسول الله (صلی الله‎ ‎علیه و آله و سلم) را که زهرا ‏‏(علیه السّلام) از زمره آنان است؛ نمایان‎ ‎ساخته، این دو را متمسکی می نامد که انسان را به قله کمال می ‏رسانند و به‎ ‎سوی مقصد نهایی راهبری می کنند. پس بر ماست که با تمسک جستن به عروه‎ ‎الوثقی، خود را ‏از بیراهه جهل و ضلالت نجات دهیم‎.
حضرت زهرا (علیها‎ ‎السّلام)، یگانه الگوی زن مسلمان و مقتدای هر زن در راه رسیدن به کمال و‎ ‎فضیلت ‏است. او همیشه به باطن واقعیات توجه داشت و به ماورای این جهان می‎ ‎اندیشید و برای کسب رضایت الله ‏حرکت می کرد. اینک برخی از روایات را که بر‎ ‎برتری فاطمه (علیها السّلام) برزنان عالم دلالت دارد بیان می ‏کنیم‎.
از‎ ‎امام صادق (علیه السّلام) درباره فرمایش رسول الله (صلی الله علیه و آله و‎ ‎سلم) سوال شد که فاطمه ‏‏(علیها السّلام) سرآمد زنان بهشت است یا سرآمد زنان‎ ‎عصر خویش؟ حضرت فرمودند: «آنکه سرآمد زنان ‏عصر خودش بود مریم بود؛ اما‎ ‎فاطمه (علیها السّلام) سرآمد همه زنان بهشت از اولین تا آخرین است». ‏‎
همچنین از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است: «فاطمه‎ ‎سرآمد همه زنان عالم است. ‏وقتی در محراب عبادت می ایستد، هفتاد هزار ملک از‎ ‎ملائکه مقرب بر او سلام می کنند و با او سخن می ‏گویند. آن چنان که با مریم‏‎ ‎سخن می گفتند که خداوند تو را پاک گردانید و برهمه زنان عالم برتری‎ ‎بخشید».‏‎
این نظر وحی و ثقل اصغر است که گوشه ای از اسرار غیب و‎ ‎فضایل حضرت زهرا (علیها السّلام) را آشکار ‏کرده است. اگر اشارت وحی نبود،‎ ‎چه کسی را توان بیان فضایل فاطمه (علیها السّلام) بود. زهرای مرضیه ‏‏(علیه‎ ‎السّلام)، شخصیت شایسته ای بود که با آیات آسمانی وحی آشنایی دیرینه ای‎ ‎داشت. سیره و سخن ‏رسول خدا را از اعماق وجود خود پذیرفته بود و در گفتار و‎ ‎رفتار، صمیمی، مهربان، صادق، ساده و مودب ‏بود؛ به گونه ای که افراد بسیار‎ ‎در نخستین مرحله شیفته شیوه و مجذوب اخلاق او می شدند‎.
عظمت و عزت پدر‎ ‎در نگاه همگان، زمینه ساز شخصیت رویایی و نگرش آن بانوی بصیر نشده بود تا‎ ‎خود را ‏برتر و بالاتر از دیگر زنان تصور کند؛ بلکه هر چه مقام و موقعیت خود‎ ‎را بالا و والا می یافت بر حفظ احترام ‏دیگران، همدلی و همراهی با دیگران و‏‎ ‎ادب در‎
گفتار و رفتار خویش می افزود تا هرگز غبار غرور و خودپسندی از‎ ‎شیوه زندگی وی بر دل ها و دیده های ‏اطرافیان ننشیند، و رسالت انسانی وی در‎ ‎جلوه های مختلف زندگی فراموش نشود. آنچه تعجب فراوان ‏دوستان و آشنایان را‎ ‎از خلق وخوی آن اسوه همیشه سعادت افروز، بیش از پیش می نمود، وجود ادب و‎ ‎آراستگی اخلاقی از اوان طفولیت تا آخرین لحظات حیات آن حضرت بود. به گونه‎ ‎ای که چون با رحلت ‏فاطمه بنت اسد(علیه السّلام)، رسول خدا (صلی الله علیه و‎ ‎آله و سلم) سرپرستی دخت بزرگوار خود را به ‏عهده ام سلمه گذاشت روزی ام‎ ‎سلمه زبان به سخن گشود و گفت: اودب فاطمه (علیها السّلام) و هی أدب ‏منی؛‎ «‎من فاطمه را تربیت می کردم، در حالی که او از من با ادب تر بود».‏‎
اکنون که زمان زرین، مجال گفت و گو در باره جلوه های ماندگار ادب فردی،‎ ‎اجتماعی و آموزه های تربیتی ‏این بانوی معظم را پدید آورده است، کوشیده ایم‏‎ ‎به طور اجمالی آموزه های تربیتی حضرت زهرا(علیه ‏السّلام) را در سه محور‎ ‎اجتماعی، و ارزشی و خانوادگی بررسی کنیم. باشد تا شیرینی و دلنشینی هر یک‎ ‎از ‏این ابعاد را نصیب خود سازیم و درس آموزیم‎.‎
سيره حضرت زهرا درباره حجاب و حريم بسيار حساس بود. آن حضرت در رعايت فرمان‎ ‎الهي در رابطه با ‏حجاب و فاصله نامحرم بي‌نظير بود. چنان به اين موضوع پايبند‎ ‎بود كه هنگام بيماري و در بستر شهادت، ‏يكي از غصه‌هاي او اين بود كه پس از‎ ‎ارتحال، مبادا بدن او را به گونه‌اي حمل كنند كه نامحرم حجم آن را ‏ببيند.‏‎
حضرت فاطمه زهرا (عليها‌السلام) جواني نيكومرام، پرعاطفه،‌ متين، خردمند، با‏‎ ‎ايماني كامل و بانويي است ‏كه همه جواني خود را در راه اسلام، مسلمين، اهداف و‎ ‎رسالت و دفاع از ولايت و رهبري مصروف داشت‎. ‎
آن حضرت جواني مستعد، بانشاط در عبادت، كدبانويي در خانه‌داري، مهذب، و‎ ‎خودساخته در اخلاق، موفق ‏در خانه‌داري و تربيت فرزند، خوش‌بيان، شجاع و حاضر در‎ ‎صحنه‌هاي سياسي و نظامي صدر اسلام، داراي ‏جاذبه فوق‌العاده در برابر مؤمنين و‎ ‎دافعه‌اي شديد در برابر منافقين و مشركين بود‎.
حضرت فاطمه (عليها‌السلام) كه در ارتباط با خدا و در ارتباط با مردم و خانواده‎ ‎موفق‌ترين و پيروزمندترين ‏انسان‌هاست در عمري كوتاه توفيق هجرت، جهاد، تربيت‎ ‎چهار فرزند نمونه و به يادگار گذاشتن صحيفه ‏فاطميه را داشت. جوانان امروز ما چه‎ ‎دختر و چه پسر بايد با كسب بصيرت مكتبي، تقويت خردمندي و ‏زنده‌نگه داشتن‎ ‎احساسات و عواطف ديني در ابعاد ارزشي علمي و اخلاقي، سياسي و اجتماعي، مطالعه،‎ ‎حركت،‌ رشد و تكامل داشته باشند و اين را يقين بدانند كه امروز هم در پرتو روح‏‎ ‎مقدس حضرت فاطمه ‏زهرا مي‌توان در مسير بندگي و سازندگي به برترين مدارج كمال و‎ ‎معنويت نايل آمد و در حد خود، انسان ‏كامل شد‎! ‎
شخصيت و مكتب حضرت زهرا الهام‌گر يك انديشه سازنده براي انسان‌هاست. اين انديشه‎ ‎متعالي و سازنده ‏انسان را به سوي رشد و تعالي و شكوفايي ارزش‌ها و قواي انساني‎ ‎فرا مي‌خواند تا وي براي اسلام و جامعه، ‏فردي مفيد و ارزشمند باشد‎. ‎
مكتب فاطمه به دختران و زنان ما مي‌آموزد كه مسئوليت شناس و مسئوليت پذير باشند‎ ‎و بدين نكته ‏اساسي در زندگي خود توجه كنندكه هر كسي بايد در روز قيامت،‌‏‎ ‎پاسخگوي اعمال و استعدادهاي خود ‏باشد‎. ‎
حيات فاطمه به همه مي‌آموزد كه تنها در مسير خدا گام بردارند. براي او زندگي‎ ‎كنند، لحظه‌اي از عمر و ‏استعداد خود را در بطالت و بيهودگي صرف نكنند، براي‎ ‎زندگي و لحظات خويش برنامه‌ريزي داشته‌ باشند و ‏لحظه‌اي از مجاهدت در راه خدا و‎ ‎خدمت به مردم فروگذار ننمايند‎. ‎
فاطمه به همه مي‌آموزد چگونه از يك زندگي طيبه و حيات پربار انساني برخوردار‎ ‎گردند؛ راه قرب به خدا و ‏تكامل انساني را بپيمايند و جز در راه و فداكاري براي‎ ‎اسلام گام برندارند‎. ‎
حضرت فاطمه زهرا يك الگوي سنت‌شكن است؛ سنت‌هايي كه به طور غلط در جامعه شايع‎ ‎شده و مردم را ‏اسير و گرفتار خود كرده است. او تجربه به عملي پيامبر بود و رسول‏‎ ‎خدا در وجود او همه سنت‌ها اصول و ‏برنامه‌هاي اسلامي را درباره زنان پياده كرد‎. ‎
پيامبر توسط او نشان داد كه والدين چگونه دختران خود را بپذيرند و دوست بدارند‎ ‎و در آن هنگام كه ‏دختران خود را زنده به گور مي‌كردند او دست دخترش را مي‌بوسيد‎ ‎پيامبر از طريق او نشان داد كه زن در ‏جهان بيني‌ اسلام از چه دريچه‌اي بايد‎ ‎نگريسته شود. پيامبر از طريق فاطمه نشان داد كه بي‌پسر، ابتر ‏نيست، او حتي‎ ‎مي‌تواند خير كثير باشد. او الگوي سنت شكن حتي درباره ازدواج بود در آن عصر،‎ ‎بزرگزادگان جز با بزرگزادگان و ثروتمندان ازدواج نمي‌كردند اما او اين سنت را‎ ‎شكست و با حضرت علي كه ‏از لحاظ مالي انسان توانگري نبود و حتي خرج عروسي را از‎ ‎محل فروش زره تهيه كرده بود ازدواج كرد.‏
بنابراين يك زن مسلمان با تأسي به سخن و سيره حضرت فاطمه زهرا (سلام‌ا‎… ‎عليها) بايد در صحنه‌هاي ‏اجتماعي و سياسي براي دفاع از حريم حق و حقيقت شركت‎ ‎كند‎. ‎
شركت زنان در مسئوليت‌هاي عمومي، نه تنها از نظر اسلام ممنوع نمي‌باشد بلكه در‎ ‎بسياري از موارد واجب ‏و لازم هم بوده و تكليفي الهي به حساب مي‌آيد و اگر از‎ ‎حضرت فاطمه زهرا(س) نقل شده كه فضيلت زن ‏مسلمان اين است كه نه او مرد نامحرم را‎ ‎ببيند و نه مرد نامحرم او را ببيند هرگز به معناي انزوا و ‏گوشه‌نشيني زن مسلمان‎ ‎نيست بلكه يا منظور اين است كه زن در فعاليت‌هاي اجتماعي بايد آن چنان ‏مقررات‎ ‎اسلامي را رعايت كند كه موجب نگاه حرام نامحرمان نشود و خود نيز از نگاه حرام‎ ‎به نامحرم بدور ‏باشد، يا به آن معناست كه در مديريت امور بانوان، خود زنان بايد‎ ‎آن را عهده‌دار باشند تا نيازي به تماس با ‏مرد نامحرم نباشد‎. ‎
در هر صورت ديدگاه حضرت زهرا هيچ‌گاه انزواي زن مسلمان و خانه‌نشيني او نيست‎. ‎چگونه ممكن است ‏حضرت فاطمه زهرا كه الگو و اسوه براي همه مسلمانان است خود در‏‎ ‎صحنه‌هاي سياسي اجتماعي، ‏اقتصادي و فرهنگي شركت كند آن‌گاه زنان ديگر را از‎ ‎انجام اين فعاليت‌هاي منع نموده و بفرمايد فضيلت ‏زن آن است كه او نامحرم را‎ ‎نبيند و نامحرم هم او را نبيند! اين سخن اگر به معناي انزواي زن مسلمان ‏باشد هم‎ ‎با آيات و روايات و هم با سيره حضرت فاطمه زهرا منافات دارد‎ !‎‏ از اين جا مي‌توان به اين نتيجه ‏بسيار مهم دست يافت كه هرگاه اسلام و امت‎ ‎اسلامي نياز به فداكاري و حركت مسلمانان پيدا كرد، همه ‏آنها از جمله زنان نيز‎ ‎بايد به حمايت از دين خدا برخيزند و نمي‌توان گفت كه حضرت فاطمه زهرا‎ ‎‏(عليها‌السلام) تكليف‌ خاصي نسبت به خود داشت و ديگران چنين تكليفي ندارند‏‎.
در واقع حركت حضرت فاطمه زهرا(عليها‌السلام) بلكه رسول خدا و ساير معصومين در‎ ‎همان چارچوب ‏تكاليف و وظايف مسلمانان نسبت به دين و جامعه قابل تحقق و توجيه‎ ‎است و هيچ‌گونه تمايزي با وظايف ‏ديگر مسلمانان ندارد‎.
بنابراين هرگاه « ملاك و معيار» موجود شد، عمل بر طبق آن نيز واجب خواهد گرديد‎. ‎چه حضرات ‏معصومين باشند و چه ساير مسلمانان يعني همان‌گونه كه قبلاً اشاره شد‎ ‎هرگاه دين نياز به ياري داشت ‏همه بايد به پا خيزند چه زنان و چه مردان و در‎ ‎ارتباط با زنان، حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام) و دخت ‏گرانقدرش حضرت زينب‎ (‎عليها‌السلام) در اين زمينه بهترين الگو و اسوه به شمار مي‌آيند‎. ‎
حضرت فاطمه زهرا(س) پس از عمري زندگي سراسر افتخار و عظمت، سرانجام طي تدبيري‎ ‎شگرف با ‏وصيت‌نامه‌اي حيرت‌انگيز و بي‌سابقه، با مراسم غسل و كفن شبانه، با‎ ‎تشييع غريبانه، با به خاك سپرده شدن ‏شبانه و با آرامگاهي بي‌نام و نشان، از‎ ‎حق‌طلبان و آزادي‌خواهان و صاحبان بينش و آگاهي گرفته تا مردم ‏عادي كوچه و‎ ‎بازار، همه را به تفكر و انديشه و پرسش و چون و چرا برانگيخت و با اين تدبير‎ ‎خدايي، نقش ‏مزار گمشده‌اش را با دل‌ها و جان‌هاي شيفته‌ عدالت و آزادي رقم زد و‏‎ ‎بدين‌سان جاودانگي راه و رسم ستيز ‏آزادمنشانه و انساني‌اش را تضمين كرد و پرچم‎ ‎مبارزه با زورمداري و فريبكاري به نام دين خدا را برافراشته ‏داشت.‏‎ ‎
نگاه فاطمه زهرا (علیه السّلام) نگاهی‎ ‎روشن و روشنگر بود که همواره عبرت ها و درس های بسیار داشت و ‏همگان را از‎ ‎زلال معرفت خویش بهره مند می ساخت. این نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام) به‎ ‎زندگی چنان ‏بود که برای پیروان آن بانوی بزرگ، برای همیشه شهدی شیرین از‎ ‎شناخت عطا کرد تا برای امروز و فرداها ‏بماند تا سرشار از بیداری و هوشیاری‎ ‎گردند، و هرگز غبار غفلت به جامه ی جان و آیینه وجودشان پدید ‏نیاید. در‎ ‎اینجا جرعه ای از ارزش های ناب فاطمی را بررسی می کنیم و از یکایک آموزه‎ ‎های آن بانوی ‏معظم بهره می گیریم‎.‎
حجاب از نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام‎) ‎دارای ارزش و ضرورت والایی است که با گفتار و عمل خویش ‏بارها اهمیت آن را‎ ‎اعلام کردند. روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بهترین را برای‎ ‎بانوان سوال ‏کردند. حضرت زهرا (علیها السّلام) در پاسخ عرضه داشتند‎: «‎بهترین برای زنان آن است که نه آنان مردان ‏نامحرم را ببینند و نه مردان‎ ‎بیگانه آنان را بنگرند».‏‎
در جای دیگر، ایشان حضور زنان را در خانه‎ - ‎غیر از زمان های ضروری و تاثیرگذار در عرصه های اجتماع - ‏موجب عبادت و‎ ‎تقرب به پیشگاه خداوند بزرگ می داند و می فرماید: «آن هنگام که زن در خانه‎ ‎می ماند، ‏از همه حالات به پروردگارش نزدیک تر است».‏‎
روزی دیگر،‎ ‎برتر از همه موارد، به لطافت و ظرافت زن توجه کرد. و چون همراه نابینایی را‎ ‎با پدر می بیند، ‏خود را می پوشاند و به پدر عرض می کند: «اگر او مرا نمی‎ ‎بیند، من او را می نگرم، و او بوی مرا استشمام ‏می کند».‏
بی گمان تعادل و تنظیم روابط، پی آمدهایی‎ ‎چون حضور پرنشاط و سالم برای مردان و زنان در عرصه های ‏مختلف خانواده و‎ ‎جامعه را به همراه خواهد داشت. همان گونه که حضرت زهرا (علیها السّلام) از‎ ‎یک سو ‏خود را در برابر دیگان نامحرم می پوشاند و از لطافت و مایه وجودی‎ ‎زنان سخن می گفت و از سوی دیگر، ‏با پاک سیرتانی چون سلمان، عمار و مقداد به‎ ‎گفت و گو می پرداخت و آنان چنان انس و الفتی با محیط ‏سالم و ملکوتی زندگی‎ ‎حضرت زهرا (علیها السّلام) داشتند که در پاره ای از زمان ها به کمک ایشان‎ ‎در ‏کارهای منزل می شتافتند.‏‎
فراتر از این جلوه، ابعاد حضور حرکت‎ ‎آفرین حضرت زهرا (علیها السّلام) در عرصه های سیاسی است که ‏نشانگر نگاه نو و‎ ‎بینش کامل و زمان شناسانه ایشان است‎.‎
دقت نظر و حساسیت ستودنی حضرت در حجاب و‎ ‎پوشش آن زمان نمود کاملی پیدا می کند که در آخرین ‏لحظات حیات به اسماء‎ ‎فرمود: «ای اسماء! من این شیوه را که نسبت به بانوان انجام می شود و پارچه‏‎ ‎ای ‏روی جنازه نمی اندازند و حجم جسد نمایان است، نمی پسندم. اسماء گفت: آیا‎ ‎چیزی را که در سرزمین ‏حبشه دیده ام به شما نشان دهم؟ سپس چوب های تری‎ ‎فراهم کرد آنها را خم نمود و تابوتی ساخت و ‏پارچه ای را روی آن انداخت‎. ‎حضرت زهرا (علیها السّلام) با دیدن آن فرمود: چقدر خوب است. هر گاه من ‏جان‎ ‎سپردم، تو و علی مرا غسل دهید و هیچ کس بر من وارد نشود و پیکر مرا‎ ‎بپوشانید».‏‎
آن اندوه و این احساس مسئولیت برای پس از مرگ در صورتی‎ ‎است که همه می دانیم با پایان حیات هیچ ‏فقهی برای انسان وجود ندارد. اما‎ ‎حضرت زهرا (علیها السّلام) به بانوان نسل ها و عصرها درس حجاب و ‏عفاف را تا‎ ‎آخرین لحظه حیات می آموزد و این اندوه تلخ و مقدس خود را با لبخندی شیرین‎ ‎پایان می دهد؛ ‏زیرا با دیدن تابوت، اولین و آخرین تبسمش را بعد از رحلت‎ ‎رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به لب ‏آورد‎.‎

 

 نظر دهید »

حضرت زهرا سلام الله علیها در کلام معصومین

21 اردیبهشت 1393 توسط تقي پور

‎:‎فضایل فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در کلام ائمه معصومین(علیهم السلام) چگونه است؟
هر یک از ائمه اثنی عشر(علیهم السلام) در مورد فضایل حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نکاتی ارزنده ‏فرمودند که‎ ‎ما در اینجا به طور مختصر به آن اشاره می کنیم‎:
فاطمه (سلام الله علیها) از نگاه امام على(علیه السلام‎):
در نگاه امام على(علیه السلام) فاطمه در چنان مرتبه والایى از زهد و خداترسى و عمل به احکام‎ ‎الهى قرار ‏دارد که در کلامی مى فرماید: «من به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و فاطمه و فرزندانش‎ ‎مباهات و ‏افتخار مى کنم». همچنین حضرت على(علیه السلام) در پاسخ به ادعاهاى بى اساس معاویه‎ ‎مبنى بر فضایل ‏امویان در نامه اى مى نویسد: «… دو سید جوانان اهل بهشت از ماست‎ ‎و«صبیة النار» از شماست. بهترین ‏زنان جهان (فاطمه زهرا(سلام الله علیها)) از ماست. و«حماله الحطب‎» ‎آنکه هیزم کشد براى دوزخیان از ‏شماست. این فضلیت ها از ماست و آن فضیلت ها از‎ ‎شماست…».‏‎
فاطمه (سلام الله علیها) در آخرین لحظات عمر مبارکش می فرماید: «اى پسرعمو! توهرگز مرا در دوران‎ ‎زندگى دروغگو و خائن نیافتى و من هم هرگز با فرمانت مخالفت نکردم.» على(علیه السلام) که شاهد‎ ‎درگذشت تنها یاور و تسلى بخش خویش بود، مى فرماید: « پناه به خدا! تو داناتر و‎ ‎پرهیزگارتر و گرامى تر و ‏نیکوتر از آنى که من تو را نکوهش کنم. دورى از تو و احساس‎ ‎فراقت بر من گران خواهد بود. به خدا ‏سوگند! با رفتنت مصیبت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را بر من‎ ‎تازه خواهی کرد‎.«‎انا لله و اناالیه ‏راجعون‎» ‎از این مصیبت بزرگ و دردناک و تأ ثرآور و‎ ‎حزن انگیز!»‏‎.
‏2‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام حسن مجتبى(علیه السلام‎)
امام حسن(علیه السلام) در موارد بسیارى از شایستگی مادرشان سخن گفته اند؛ از آن جمله می‎ ‎فرماید: ‏‏«شبى دیدم مادرم در محراب به نماز ایستاده است و تا طلوع خورشید مشغول‎ ‎رکوع و سجود بود و شنیدم ‏براى یکایک مردان و زنان دعا مى کرد و آنان را نام مى برد‎ ‎ولى براى خود چیزى نخواست. عرض کردم: ‏مادر! چرا همان گونه که براى دیگران دعا مى‎ ‎کنى, براى خود دعا نمى کنى؟ فرمود: فرزندم! اول همسایه ‏بعد از آن خانهL‏»‏‎
‏3‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام حسین(علیه السلام‎)
امام حسین(علیه السلام) می فرماید:« رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خانه ام سلمه بود که صرصائیل - ‏یکى از‎ ‎فرشتگان الهى- نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: نور را به عقد نور درآور. ‏پیامبر(صلی الله علیه و آله‎) ‎فرمود: چه کسى را و براى چه کسى؟ گفت: دخترت فاطمه(سلام الله علیها) را ‏براى على ابن ابى طالب(علیه السلام‎). ‎سپس در حضور جبرئیل و میکائیل و صرصائیل، فاطمه(سلام الله ‏علیها) را به عقد على(علیه السلام) درآورد.»‏‎
‏4‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام سجاد(علیه السلام‎)
امام سجاد(علیه السلام) مى فرماید: « وقتى که قیامت فرا رسد، فاطمه(سلام الله علیها) وارد محشر مى شود ‏و‎ ‎گفته مى شود کسانى که به آیات الهی ایمان آوردند و مسلمان شدند به جز مسلمانانى که‎ ‎دوستدار اهل ‏بیت هستند؛ همگى سرها را بزیر اندازید. آنگاه اعلام مى شود: این است‎ ‎فاطمه دخت محمد(صلی الله علیه و ‏آله). او و همراهانش به سوى بهشت مى روند. خداوند فرشته اى را خدمت وى‎ ‎مى فرستد و مى گوید: ‏حاجتت را از من بخواه‎!
فاطمه عرض مى دارد: پروردگارا! حاجت من آن است که مرا و کسانى را که فرزندان مرا‎ ‎یارى کردند مورد ‏عفو قرار دهى»‏‎
‏5‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام محمد باقر(علیه السلام‎)
امام باقر(علیه السلام) می فرماید: چون قیامت شود جبرئیل ندا مى دهد: خدیجه دختر خویلد کجاست؟‎ ‎مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، ام کلثوم خوهر موسى(علیه السلام) کجایند؟ آنان از جاى بر‎ ‎مى ‏خیزند…آنگاه ندا می شود؛ اى اهل محشر امروز من کرامت را براى محمد و على و حسن‎ ‎و حسین و ‏فاطمه(علیهم السلام) قرار دادم. سرها را پایین بیاندازید و چشمها را فرو‎ ‎ببندید، چون فاطمه مى خواهد به ‏بهشت وارد شود. سپس جبرئیل ناقه اى بهشتى مى آورد و‏‎ ‎آن حضرت را به بهشت مى برد و لیکن ایشان ‏وقتى نزدیک بهشت مى رسد درنگ مى کند‎. ‎خداوند مى فرماید: درنگت براى چیست؟‎
فاطمه مى گوید: پروردگارا! دوست دارم در چنین روزى مقامم شناخته شود. خداوند مى‎ ‎فرماید: اى دختر ‏حبیبم! برگرد و نظر افکن و هرکس را که دوستى شما اهل بیت در دلش‏‎ ‎است، او را وارد بهشت کن.» امام ‏باقر(علیه السلام) مى فرماید: «به خدا سوگند! در آن روز‎ ‎فاطمه شیعیان و دوستانش را همانند پرنده اى که ‏دانه خوب را از دانه بد جدا مى کند،‎ ‎از بین جمعیت جدا مى کند»‏‎
‏6‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام جعفر صادق(علیه السلام‎)
سید هاشم بحرانى از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که می فرماید: « نبوت هیچ پیامبرى‎ ‎تکمیل ‏نشد مگر این که به فضیلت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) اقرار نموده، محبت او را دارا‎ ‎بود».‏‎
همچنین امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: « فاطمه، صدیقه کبرى است او در نزد خداوند9 اسم‏‎ ‎دارد: ‏فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه ، راضیه ، محدثه، زهرا و بتول»‏‎
‏7‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام موسى کاظم(علیه السلام‎)
امام کاظم(علیه السلام) مى فرماید: «همانا فاطمه، صدیقه و شهیده است».‏‎
سلیمان جعفر مى گوید از امام کاظم(علیه السلام) شنیدم که فرمودند: «در خانه اى که اسم محمد‎ ‎یا على، ‏حسن، حسین، جعفر و عبدالله، و از زنان فاطمه باشد؛ فقر و تنگدستى وارد‎ ‎نخواهد شد».‏‎
‏8‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام رضا(علیه السلام)‏‎
امام رضا(علیه السلام) از اجداد گرامیش نقل مى کند که پیامبر(ص) به على(علیه السلام) فرمودند: سه ‏فضیلت‎ ‎به تو داده شد که به من داده نشده است. على(علیه السلام) عرض کرد: آن سه چیز چیست؟ ‏پیامبر(صلی الله علیه و آله‎) ‎فرمود: « تو پدر زنى چون من دارى که من چنین پدر زنى ندارم، همسرى چون ‏فاطمه(س) به‎ ‎تو داده شده که به من داده نشده است، حسن و حسین(علیه السلام) به تو داده شده که به ‏من داده‎ ‎نشده است».‏‎
همچنین امام رضا(علیه السلام) از پدران بزرگوار خود از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل مى کند که ‏پس از‎ ‎ازدواج على و فاطمه(علیهما السلام) خداوند عزوجل فرمودند: «اگر على(علیه السلام) را نمى‎ ‎آفریدم ‏براى دخترت فاطمه(سلام الله علیها) همتا و همسرى در روى زمین یافت نمى شد».‏‎
‏9‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام جواد(علیه السلام‎)
زکریا بن آدم نقل مى کند: در محضر امام رضا(علیه السلام) بودم که امام جواد(علیه السلام) در حالى که ‏بیش‎ ‎از چهار سال از عمرش نگذشته بود، وارد شد. وقتى نشست دستش را روى زمین قرار داد و‎ ‎سر به ‏آسمان بلند نمود و مدتى طولانى به فکر فرو رفت. امام رضا(علیه السلام) فرمود: جانم‎ ‎فدایت! چرا این چنین ‏در اندیشه اى؟ پاسخ داد: به جهت ستم هایى که نسبت به مادرم‎ ‎فاطمه(سلام الله علیها) انجام داده اند».‏‎
و نیز امام جواد(علیه السلام) خطاب به موسى بن قاسم که گفت: در حج از طرف فاطمه زهرا(سلام الله ‏علیها) زیارت‎ ‎کردم امام فرمودند: «آن را زیاد کن؛ زیرا که آن برترین چیزى است که بدان عمل مى‎ ‎کنى»‏‎
‏10‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام هادى(علیه السلام‎)
آن حضرت در مورد علت نامگذارى حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) به «فاطمه»، از رسول خدا(صلی ‏الله علیه و آله) نقل‎ ‎مى کند که رسول خدا فرمود: « دخترم فاطمه(سلام الله علیها) را بدان جهت فاطمه ‏نامیدند که خداوند‎ ‎عزوجل او و دوستانش را از آتش جهنم به دور نگه مى دارد».‏‎
‏11‏‎ ‎ـ فاطمه(سلام الله علیها) از نگاه امام حسن عسکرى(علیه السلام)‏‎
امام حسن عسکرى(علیه السلام) از امام على(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل مى کند: ‏‏«آن هنگام که خداوند‎ ‎آدم و حوا را آفرید، آنان در بهشت به خود مباهات مى کردند. آدم به حوا گفت: ‏خداوند‎ ‎هیچ مخلوقى بهتر از ما نیافریده است. خداوند به جبرئیل فرمود: این دو بنده ام را به‎ ‎فردوس برین ‏ببر، زمانى که وارد فردوس شدند؛ چشمانشان به بانویى افتاد که جامه اى‎ ‎زیبا از جامه هاى بهشتى در ‏برداشت و تاجى نورانى بر سرگذاشته و دو گوشواره درخشان‎ ‎به گوشش آویخته بود و بهشت از پرتو نور ‏چهره اش درخشان بود. حضرت آدم به جبرئیل‎ ‎گفت: حبیبم جبرئیل! این بانو که از زیبایى چهره اش ‏بهشت نورانى گشته؛ کیست؟ گفت: او‎ ‎فاطمه دختر محمد(صلی الله علیه و آله)، پیامبرى از نسل تو است که ‏در آخرالزمان خواهد آمد. گفت: این‎ ‎تاجى که برسردارد چیست؟ پاسخ داد: شوهرش على بن ابیطالب(علیه ‏السلام) است. گفت: این دو گشواره‎ ‎که بر دو گوش او است چیست؟ پاسخ داد: دو فرزندش حسن و ‏حسین(علیه السلام) مى باشند. آدم گفت‎: ‎حبیبم! آیا اینان پیش از من آفریده شده اند؟ گفت: بلى؛ اینان ‏در علم مکنون خداوند‎ ‎چهارهزار سال پیش از آن که تو آفریده شوى، وجود داشتند».‏‎
‏12‏‎ ‎ـ فاطمه(س) از نگاه امام مهدى (عج)‏‎
حضرت بقیه الله(عج) فرمودند: « دختر رسول خدا فاطمه(سلام الله علیها) براى من سرمشق و الگوى‎ ‎نیکویى ‏است.».‏

 

 نظر دهید »

اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها)

21 اردیبهشت 1393 توسط تقي پور

اصول وترجيحات حاكم بر زندگي حضرت زهرا(س)‏‎
اصول حاكم بر زندگي حضرت زهرا (س) به عنوان الگوي شايسته امروزي‎ ‎
از اين اصول موارد ذيل را مي‌توان ذكر كرد‎:
‏1-اصل ساده زيستي در زهد خانوادگي‎.
‏2-اصل مشاركت در امور زندگي‎.
‏3-ارزشي بودن ازدواج و حاكميت ارزش‌ها در ازدواج و دوري از ماديات و تجملات‎.
‏4-اهميت دادن به تربيت فرزندان‎.
‏5-اصل مهمان دوستي و مهماني دادن‎.
‏6-ايثار، انفاق خانوادگي و مقدم داشتن ديگران برخود‎.
‏7-به كارگيري عوامل معنوي براي حل معضلات و مشكلات‎.
‏8-اهميت و احترام به كار و همكاري در بين اعضاي خانواده‎.
‏9-تقسيم كار در خانه‎.
‏10-احترام متقابل اعضاي خانواده به يكديگر‎.
‏11-حاكميت اصل مشورت در زندگي‎.
‏12-فرمان پذيري حضرت فاطمه از حضرت علي‎
‏13-نفي ارزش‌هاي جاهلي در ملاك انتخاب همسر‎
‏14-‏‎ ‎اصل آرايش و زينت براي همسر‎.
‏15-عبادت در خانه و مأنوس نمودن اطفال با عبادت‏‎.
‏16-اختصاص مكاني براي عبادت در خانه‎.
‏17-‏‎ ‎اصل جهادي بودن همه اعضا و فدايي دادن براي اسلام‎.
‏18-‏‎ ‎اصل ارتباط خانه با مسجد و آشنا نمودن فرزندان با مسجد‎.
‏19-‏‎ ‎علم دوستي همه اعضاء خانواده‎.
‏20-شاگرد پروري و تشكيل كلاس‌هاي علمي و ديني در خانه‎.
‏21-آگاهي به اوضاع و شرايط اجتماعي و سياسي همه اعضاء‎.
‏22-اصل حاكميت معنويت بر فضاي خانه و زندگي‎.
‏23-رعايت حق خدمتكار‎.
‏24-مسؤليت پذيري همه اعضاي خانواده در دفاع از اسلام‎.
‏25-قدرت بيان و دفاع از ارزش‌ها از طريق خطابه در همه اعضا‎.
‏26-‏‎ ‎شجاعت و دليري همه اعضاء خانواده‎.
‏27-عشق، عاطفه و مهرباني همه اعضاء به يكديگر‎.
‏28-حاكميت انظباط، نظم و برنامه بر زندگي حضرت فاطمه زهرا و فرزندان او. ‏
ترجيحات حضرت فاطمه زهرا(عليهاالسلام) در زندگي به عنوان الگوي نسل حاضر‎
در اين زمينه، موارد ذيل را مي‌توان اين‌گونه ذكر كرد‎: ‎
‏1‏‎- ‎ترجيح رضاي خداوند بر رضاي خود و ديگران‎.
‏2‏‎- ‎ترجيح آخرت بر دنيا ضمن توجه به دنيا و مواهب آن‎.
‏3‏‎- ‎ترجيح گرسنگي بر سيري براي باز بودن در حاجت و نيازمندي به درگاه خداوند‎ ‎كريم‎.
‏4‏‎-‎ترجيح معنويت بر ماديت ضمن توجه به ماديات‎.
‏5‏‎-‎ترجيح سادگي بر تجمل‎.
‏6‏‎-‎ترجيح كار و تلاش مستمر بر بيكاري و تن‌آسايي‎.
‏7‏‎-‎ترجيح سخنگويي به حق در برابر سكوت‎
‏8‏‎-‎ترجيح مبارزه با سكوت در برابر بيدادگريها‎
‏9‏‎-‎ترجيح پدر، همسر و فرزندان بر خود در زندگي خانوادگي‎
‏10‏‎- ‎ترجيح جامعه بر فرد ديگران برخود‎
‏11‏‎- ‎ترجيح شب زنده‌داري بر خواب و غفلت‎
‏12‏‎-‎ترجيح سخت‌گيري‌ بر خود در دنيا براي رعايت آخرت.14‏‎ ‎

 

 نظر دهید »

آموزه های عبادی حضرت زهرا سلام الله علیها

21 اردیبهشت 1393 توسط تقي پور

آموزه های عبادی حضرت زهرا (س)‏
مقدمه ‏
از بامداد تاريخ انسان تا جهان معاصر در جامعه و تمدن‌هاي بشري، پيشگامان‎ ‎ترقي‌خواه و الهام‌بخش ‏بسياري ظهور كرده‌اند كه همه آنان سرانجام پس از پشت سر‎ ‎نهادن مراحل گوناگون پيروزي، رشد، ‏پيشرفت و پذيرفتگي اجتماعي و جهاني، به تدريج‎ ‎رو به ضعف و فرسودگي نهاده‌اند. آنان پس از پيمايش ‏فراز و نشيب‌هاي بسيار‎ ‎سرانجام به پايان خط و غروب و افول اقتدار و شكوه اجتماعي خويش رسيده‌اند و‎ ‎خواه ناخواه نه تنها از موقعيت پيشگامي و پيشوايي خويش كنار رفته كه از متن‎ ‎جامعه‌ها، تمدنها و مردم ‏نيز به حاشيه رانده شده‌اند و جاي خويش را به چهره‌ها،‎ ‎شخصيت‌ها، الگوها، نمونه‌ها، اسوه‌ها، سرمشق‌ها و ‏سمبل‌هاي نوين سپرده و خود به‎ ‎تدريج به موزه‌ها و بايگاني‌هاي تاريخ پيوسته‌اند‎.
اما در اين ميان بايد انديشيد كه اين چه راز و رمزي است كه ياد الهام‌بخش‎ ‎ريحانه پيامبر، نام مقدس و بلند ‏آوازه او، سيره و سبك و روش زيبا و دلنشين و‎ ‎راهگشاي زندگي فردي، خانوادگي، فرهنگي، فكري، سياسي، ‏اجتماعي و جهاني او نه‎ ‎تنها از اين آفت مصون مانده بلكه راه و رسم او در ميان نسل مترقي و آگاه و‎ ‎درست‌انديش، همچنان به صورت يك اسوه دلپذير و چهره محبوب نورافشاني مي‌كند.‏
ارزش و اهمیت دعا در نگاه فاطمه زهرا(علیه السّلام‎(‎از نظر بانوی معظم اسلام نیز دعا جایگاهی ارزشمند ‏دارد و محبوب تر از دنیا و آن چه در دنیاست شمرده شده است‎.
روزی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رو به فاطمه زهرا (علیه‎ ‎السّلام) فرمودند: دخترم آیا دوست ‏داری دعائی به تو بیاموزم که هیچ کس آن‎ ‎را نمی خواند مگر اینکه خواسته هایش تحقق می یابد. حضرت ‏زهرا (علیها‎ ‎السّلام) بی درنگ پاسخ دادند: «پدرجان! چنین دعایی از دنیا و آنچه در آن‎ ‎است نزد من ‏محبوب تر است». ‏‎
روزی دیگر پس از رحلت رسول الله (صلی‎ ‎الله علیه و آله و سلم)، حضرت زهرا (علیها السّلام) رو به زنان ‏عزادار در‎ ‎اعتراض به ارزش های جاهلیت آنان فرمود: «ای زنان عزادار! دست از نمایش‎ ‎افتخارات و صفات ‏بردارید و به دعا و راز و نیاز بپردازید».‏‎)‎
آنچه در استجابت دعا تاثیر بسیار دارد و‎ ‎گاهی در ردیف شرایط و آداب دعا قرار گرفته است، استفاده از ‏زمان و مکان‎ ‎مناسب به هنگام لب گشودن به دعا است. این نگرش درس آموز در آموزه های زندگی‎ ‎حضرت ‏زهرا(علیه السّلام) به خوبی نمایان است. از این روی، آن حضرت پس از‎ ‎جنگ احد هر پینج شنبه بر سر قبر ‏جناب حمزه (علیه السّلام) به دعا و‎ ‎نیایش می پرداخت؛ یا در زمانی دیگر به دنبال ظلم غاصبان به امام علی ‏‏(علیه‎ ‎السّلام) و اهل بیت (علیه السّلام)، مرقد مطهر رسول خدا (صلی الله علیه و‎ ‎آله و سلم) را به عنوان ‏محل راز و نیاز انتخاب می کند‎.
دیدگاه قدسی آن‎ ‎بانوی بزرگ در باره زمان دعا به گونه ای بود که همیشه به روز مبارک جمعه و‎ ‎ساعات ‏پایانی و هنگام غروب آفتاب آن توجه داشت، و از جانب پدر می فرماید‎: «‎در روز جمعه ساعتی است که هر ‏خواسته نیکویی در آن ساعت به اجابت می رسد‎. ‎پرسیدم یا رسول الله! آن کدام ساعت است؟ فرمود: آنگاه ‏که نصف قرص خورشید در‎ ‎افق پنهان شود». ‏
حضرت زهرا (علیها السّلام) در هنگام اجابت‎ ‎دعاهاو عبادت، نخست دیگران را بر زبان می راندند و با مطرح ‏ساختن آنان،‎ ‎تقاضای پذیرش دعای خویش را برای امت می کردند. اسماء بنت عمیس، همسر جعفر‎ ‎طیار(علیه السّلام) می گوید در لحظه ی پایانی عمر حضرت زهرا(علیه السّلام‎) ‎متوجه آن بزرگ زنان عالم ‏بودم، او ابتدا غسل نمود و سپس لباس هایش را عوض‎ ‎کرد. آنگاه مشغول دعا و راز و نیاز با خدای خود شد. ‏جلو رفتم؛ آن حضرت را‎ ‎دیدم که رو به قبله نشسته است و دست ها را رو به آسمان بلند کرده، چنین دعا‎ ‎می کند: پروردگارا! به حق کسانی که آنان را برگزیدی و به سرشک دیدگان‎ ‎فرزندانم حسن و حسین در ‏فراق من! از تو می خواهم گنهکاران شیعیان من و‎ ‎شیعیان فرزندانم را ببخشی.‏
حضرت زهرا (علیها السّلام) نیز در مشکلات‎ ‎زندگی خود از برخی تقاضای دعا می کردند تا از این طریق ‏سریع تر به هدف‎ ‎اجابت نایل شود. روزی آن حضرت ضمن التماس دعا گفتن به‎
پدر، عرض کردند‎: «‎ای رسول خدا! از خدواند بخواه تا فرزندت را شفا دهد». [در آن زمان‎ ‎امام حسن(علیه ‏السّلام) دچار بیماری شده بودند.] از حضرت زهرا(علیه‎ ‎السّلام) دعاهای متعددی در منابع حدیثی نقل شده ‏است‎.‎
عبادت حضرت فاطمه زهرا يك عبادت خشك و بي روح نبود، بلكه حضرت فاطمه چون عالمه‎ ‎و محدثه بود، ‏عبادت او توأم با خشوع و خلوص بود كه اين‌گونه عبادت سازنده و‎ ‎باعث تكامل روح است‎.
قرآن كريم از عبادت همراه با خشوع ستايش مي‌كند و مي‌فرمايد: «قد افلح المومنون‎ ‎الذين هم في‌صلاتهم ‏خاشعون»‏‎
عبادت همراه با خشوع كه با حضور قلب در پيشگاه خداست ستايش دارد نه عبادت با‎ ‎خضوع كه با اعضا و ‏جوارح انجام مي‌گيرد و از هر فردي ساخته است‏‎.
لذا آنچه اهميت دارد كيفيت و روح عبادت است و حضرت فاطمه زهرا (ع) وقتي در‎ ‎محراب عبادت قرار ‏مي‌گرفت دگرگون مي‌شد و خشيت الهي سراسر وجودش را فرا‎ ‎مي‌گرفت، ستون‌هاي بدنش به لرزه در ‏مي‌آمد و اشكهاي سوزانش جاري مي‌شد. او با‎ ‎تمام وجود در محضر خدا قرار مي‌گرفت.‏‎ ‎
عبادت و نماز و دعا ، علائق شديد آن حضرت بود. بهترين دليل بر عشق عبادي وي‎ ‎اين است كه با اينكه ‏تمام كارهاي خانه را به حكم تقسيم رسول‌الله تقبل نموده‎ ‎بود و بايد گندم را با آسياب دستي آرد كرده و ‏طبخ نمايد و… كه طبعاً از كثرت‎ ‎كار، خسته و ناتوان مي‌گرديد و شب را بايد استراحت مي‌كرد، اما فرزندش ‏امام حسن‎ ‎مي‌فرمايد: مادرم از سحر تا سپيده صبح، پيوسته ركوع و سجود به جا مي‌آورد و‎ ‎مي‌شنيدم كه ‏مؤمنين و مؤمناي را دعا مي‌كرد و آنها را نام مي‌برد‎.‎
همچنين ايشان در شبهاي مبارك قدر نه تنها خود تا به صبح، شب‌زنده‌دار بود بلكه‎ ‎آنچنان اهميت براي ‏اين شب قائل بود كه كودكان خردسال خويش را از قبل آماده‎ ‎مي‌كرد تا در شب قدر تا صبح بيدار باشند و ‏به تهجد و عبادت بپردازند و از فيوض‎ ‎الهي در اين شب كمال بهره را ببرند و سعادت خويش را تأمين ‏كنند‎.
روش حضرت فاطمه اين بود كه كسي از اهل خانه در شب قدر به خواب نرود. آنان را‎ ‎روز قبل به كم غذا ‏خوردن و استراحت لازم وا مي‌داشت تا بتوانند شب قدر، شب‎ ‎زنده‌داري كنند. آن حضرت مي‌فرمود: محروم ‏آن كسي است كه از خير و فيوض شب قدر‎ ‎محروم باشد.‏‎
حديث شريف فوق سيره و شيوه زندگي حضرت را بيان مي‌كند كه همواره سعي مي‌كرد تا‎ ‎از روز قبل، ‏فرزندان و اهل خانه را آماده كند تا بتوانند در شب قدر بيدار‎ ‎بمانند. اين يك نمونه از اهميت دادن حضرت ‏به دستورهاي ديني در تربيت فرزندان‎ ‎است. البته نمونه بسيار روشن و بارز آن كه حتي سعي دارد كودكان ‏نابالغ را در شب‎ ‎قدر بيدار نگه دارد همان امري است كه اكثر مردم حتي درباره نوجوانان و جوانان‎ ‎از آن ‏غافل هستند‎.
امام حسن مجتبي عليه‌السلام در مورد نحوه عبادت مادر برزرگوارشان مي‌فرمايند‎: «‎ما كان في‌الدنيا اجحد ‏من فاطمه، كانت تقوم حبي تتورم قدماها.»6‏‎
حضرت زهرا در عبادت خداوند عابدترين مردم بود. او آنقدر برپا مي‌ايستاد تا‎ ‎پاهايش ورم مي‌كرد‎.‎

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

کتاب نور

اسلام برای حفظ منافع بانوان و رشد و ترقی‎ ‎آنان احکام، قوانین و‎ ‎برنامه های خاصی دارد. یکی از راه هایی ‏که می توان‎ ‎به وسیله آن، بانوی شایسته اسلام و آثار و نتایج درخشان تربیت اسلامی را‎ ‎مشاهده کرد، این ‏است که بانوان صدر اسلام و تربیت یافتگان مکتب وحی را به‎ ‎طور کامل بشناسیم و جزئیات زندگی آنان را ‏مورد بررسی و کنجکاوی قرار دهیم‎. حضرت زهرا (علیها السّلام) بی شک در رأس تمام بانوان اسلام قرار دارد؛‎ ‎زیرا او تنها بانویی است که پدرش ‏معصوم، همسرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده‎ ‎است. محیط پرورش و زندگی ایشان محیط عصمت و ‏طهارت بوده است. دوران کودکی‎ ‎خویش را در خانه‎ شخص اول اسلام یعنی پیغمبر برگزیده ای که تحت تربیت‎ ‎مستقیم پروردگار جهان قرار داشت، طی کرد. ‏دوران خانه داری و بچه داری را در‎ ‎خانه دومین شخصیت ممتاز جهان اسلام حضرت امیرالمومنین علی بن ‏ابی طالب‎ (‎علیه السّلام) گذراند. در این دوران کوتاه، حسنین (علیه السّلام) را تربیت‎ ‎کرد و دو دختر شجاع ‏و فداکار - حضرت زینب و ام کلثوم (علیه السّلام) - به‏‎ ‎اسلام تحویل داد. به طور قطع در چنین خانه ای می ‏توان نتایج درخشان احکام و‎ ‎برنامه های اسلامی را مشاهده نمود و بانوی شایسته و نمونه اسلام را پیدا‎ ‎کرد. ‏بحث درباره بانویی است که نقش های متعددی را در زندگی ایفا کرده است‎. ‎با اینکه ایشان عمر کوتاه و ‏محدود دارد، تاریخ حیاتش به گونه ای است که هر‎ ‎ورقی از آن برای ما و آیندگان درس زندگی است؛ درسی ‏که هر بار خواندنش نکات‎ ‎تازه ای به ما می آموزد‎. مطالعه درباره بانویی است که لحظه لحظه حیاتش‎ ‎آموزنده و عاملی برای اصلاح وضع جامعه است؛ زیرا ما ‏عقیده داریم اگر در‎ ‎جامعه ای زن اصلاح شود، افراد آن اصلاح شده و اجتماع سامان می یابد‎. بحث از فاطمه (علیها السّلام)، در حقیقت بحث در باره مادر است. مادر سرمنشا‎ ‎اقدام برای اصلاح است. ‏اوست که فرزندانی سالم و متعهد می پرورد و به جامعه‎ ‎می دهد؛ اوست که رهبری و راهنمایی نسل را عهده ‏دار است و خدمت گذارانی به‎ ‎جامعه تحویل می دهد، و البته گاهی هم خائنانی‎. بحث در باره فاطمه‎ (‎علیها السّلام) و معرفی چهره حیاتش برای همگان راهگشاست. ما معتقدیم که‎ ‎اگر ‏زنان، فاطمه شناس شوند و راه او را به کار بندند، خواهند توانست حیاتی‎ ‎نو در کالبد جامعه بدمند و ابعاد ‏تازه ای از حیات را ارائه کنند. فاطمه‎ (‎علیها السّلام) شأنی دارد عظیم که در عصر خود و حتی در عصر ما ‏نیکو شناخته‎ ‎نشده است‎.‎
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • الهی به فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها
  • سیره تربیتی حضرت زهرا سلام الله علیها
    • اصول حاکم بر زندگی خانم فاطمه زهرا «سلام الله علیها»
  • آموزه های عبادی حضرت زهرا سلام الله علیها
  • حضرت زهرا سلام الله علیها در کلام معصومین
  • حضرت زهرا سلام الله علیها در کلام معصومین
  • نقش حضرت زهرا در فرهنگ سازی دفاع از ارزش های دین
  • نقش امام خمینی در احیای فرهنگ فاطمی (سلام الله علیها)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب
  • Atom: مطالب
  • RDF: مطالب
  • RSS 0.92: مطالب
  • _sitemap: مطالب
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس